چکیده:
زمامداری مطلوب از جمله آرمانهای والای جامعه بشری است. سازوکار انتخابات، راهکار کارآمدی برای رسیدن به چنین غایتی محسوب شده است؛ اما باید منطبق بر شاخصههای منصفانه و عادلانه برگزار شود تا ارزشهای اجتماعی، حاکمیت مردمی و حکومت قانونمند تضمین گردد. در این راستا شیوه تصدی قدرت، تضمین حقوق بنیادین شهروندان و نظارت کارآمد بر انتخابات موضوعیت مییابد. مقاله با هدف تحلیل نظارت کارآمد بر انتخابات، در پی پاسخدهی به این پرسش است که در بستر حقوق عمومی نظارت کارآمد بر انتخابات در مراحل مختلف از چه مبانی، اصول، قواعد، رویهها، سازوکارهای حقوقی و قلمرویی تبعیت مینماید؟
موضوع با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با توسل به اصول و قواعد حاکم بر انتخابات منصفانه و رقابتی، شیوه مطلوب نظارت بر انتخابات در مراحل مختلف با استفاده از تجربه مفید برخی کشورها و اسناد معتبر انتخاباتی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که به جهت مرتبط بودن انتخابات با ثبات سیاسی، امنیت و نظم عمومی، حقوق شهروندان، حاکمیت ملی و دولت قانونمند، فرایند تصدی قدرت باید تحت کنترل و نظارت کارآمدی قرار گیرد و به دلیل انسجام در برگزاری انتخابات، تضمین حقوق انتخاباتی و انتخابات منصفانه و رقابتی، کل فرایند انتخابات در مرحله قبل، حین و بعد از انتخابات مورد نظارت نهاد مستقل و بیطرف انتخاباتی با صلاحیت نظارتی عام قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان مي دهد که به جهت مرتبط بودن انتخابات با ثبات سياسي ، امنيت و نظم عمومي ، حقوق شهروندان ، حاکميت ملي و دولت قانونمند، فرايند تصدي قدرت بايد تحت کنترل و نظارت کارآمدي قرار گيرد و به دليل انسجام در برگزاري انتخابات ، تضمين حقوق انتخاباتي و انتخابات منصفانه و رقابتي ، کل فرايند انتخابات در مرحله قبل ، حين و بعد از انتخابات مورد نظارت نهاد مستقل و بي طرف انتخاباتي با صلاحيت نظارتي عام قرار مي گيرد.
(2004: 8-30 نگارنده بر اين اعتقاد است که واژه Observation دلالت بر مشاهده و ملاحظه وقايع انتخاباتي (قبل ، در حين و بعد اخذ رأي ) و جمع آوري اطلاعات و ثبت و گزارش آنها به مقامات بالاتر نظارتي جهت بررسي ، ارزيابي و قضاوت در خصوص کيفيت برگزاري انتخابات از جهت رعايت قوانين و مقررات و درجه منصفانه و رقابتي بودن آن ، خواهد داشت .
اما واژه Monitoring علاوه بر موارد ياد شده مستلزم دخالت در فرايند انتخابات هر جايي که ضرورت داشته باشد است ؛ مثل دخالت در حل و فصل اختلافات احزاب و رقبا در فعاليتهاي انتخاباتي ، چنين دخالتي به عهده نهاد مديريت اجرايي انتخابات مي باشد، چرا که اين نهاد مسئول حسن اجراي قوانين و مقررات و انجام فرايند انتخابات مي باشد و تمام کميسيون ها و هيأت هاي اجرايي بازوي اجرايي اين نهاد در انجام وظايف و اختياراتش مي باشند، پس نوعي رابطه سلسله مراتبي را ايجاد مي نمايد و در اين رابطه لزوم کنترل هاي بازدارنده يا پيشگيري و تعقيبي را به دنبال خواهد داشت .