چکیده:
آیه هفتم سوره آلعمران از «دستهبندی کلان آیات قرآن به محکمات و متشابهات و علم به تاویل آنها» سخن گفته که مدلول آن مورد مناقشه مفسران و متکلمان بوده است. برخی از ایشان در اثر تفسیری که از واژه «متشابه» داشتهاند، زبان قرآن را در بخش متشابهات آن، فهمناپذیر یا رازآلوده خواندهاند. پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به معناشناسی «متشابه» در آیه مذکور و بررسی دلالت آن بر فهمناپذیری یا رازآلودگی زبان قرآن، از منظر ابنتیمیه و تاثیرپذیری وی از سلف از جمله احمد بن حنبل میپردازد. ابنتیمیه از چهرههای سرشناس و تاثیرگذار جهان اسلام است. برخی از جریانهای معاصر چون سلفیگری و وهابیت تحت تاثیر تفکرات او قرار دارند که این خود مهمترین دلیل برای بازخوانی و بررسی مبانی فکری و علمی ایشان است. گردآوری و جمعبندی دیدگاه ابنتیمیه از منابع دسته اول و انسجامبخشی به آن در ساختاری نوین و نشان دادن تاثیرپذیری ابنتیمیه از احمد بن حنبل در دیدگاه خود از ویژگیهای بارز این اثر میباشد. ابنتیمیه ضمن رد هرگونه رازآلودگی و وصفناپذیری زبان قرآن در بخش متشابهات، دیدگاههای مذکور را برگرفته از عدم فهم صحیح واژه «متشابه» و خلط بین معانی «تاویل» میداند.
خلاصه ماشینی:
(هوردرن، 1368: 150ـ 149؛ گرنز، اولسن، 1390: 179ـ 178؛ علیزمانی، 1387: 267) ج) نقد فهمناپذیری و رازآلودگی زبان قرآن آنچنانکه گفته شد برخی از اندیشمندان و متکلمان در مواجه با متشابهات قرآن، خصوصا آیات صفات یا قائل به تجهیل و اعلام عجز از فهم و درک آنان شده و تنها رهیافت را در واگذاری علم آن به اهلش یعنی خدای متعال شدند (تفویض) یا ضمن نفی معنای ظاهری آیات مذکور، فهم معانی و مقاصد اصلی آیات را در رهن کاوشهای عقلی و اجتهادهای علمی دانستند.
(همان) او در نشان دادن اصالت دیدگاه خود ضمن اشاره به جایگاه تعیینکننده احمد بن حنبل در بین مسلمین به اثر وی تحتعنوان «الرد علی الزنادقة و الجهمیة فیما شکت فیه من متشابه القرآن» اشاره میکند و میگوید: «احمد بن حنبل در این اثر متشابهات قرآن را آیهبهآیه معنا کرده و تفسیر آنها را آشکار ساخته است تا فساد اهل تأویل در قول به فهمناپذیری و رازآلودگی متشابهات قرآن را روشن کند».
(رجوع کنید به: المصلح، بیتا: 12 / 3) وی سپس اظهار میدارد که عدهای گمان کردهاند مراد حقتعالی از واژه «تأویل» در آیه شریفه، همین معنا بوده است و برهمیناساس ادعا کردهاند که در معناشناسی اوصاف الهی نباید به معانی ظاهری واژهها تکیه کرد؛ چراکه در این اوصاف، معنای ظاهری مراد نیست و معنا و مقصود دیگری در کار است که آن معنا را، یا فقط خداوند میداند، یا علاوهبر خدا، راسخون فی العلم هم، آن را میدانند.