چکیده:
در یک رویکرد فاعلیت محور نسبت به حقوق بشر، حقهای بشری ترتیباتی هستند که از "فاعلیت هنجاری" ما پاسداری میکنند. تحقق "فاعلیت هنجاری" ازجمله درگرو آن است که شخص بتواند در تصمیمگیری پیرامون اهداف زندگی خویش از خودمختاری برخوردار باشد و بدین منظور که تصمیمات او آگاهانه باشند لازم است تا افق فکری انسان خیلی کوتاه نباشد و در پرتو آموزش از حد معینی آگاهی و اطلاعات لازم برخوردار باشد. از طرفی در محوریت سواد رسانهای انسانی قرار دارد که قادر است به مدد درک محدودیتهای رسانه، تحلیل و ارزیابی انتقادی پیامهای رسانهای و استفاده آگاهانه از تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی در جهان رسانهای (که رسانهها در آن نقش واسطه را دارند) از استقلال برخوردار باشد و از چالشهای فضای رسانهای جدید بهسلامت عبور کند. در این میان حق بر داشتن سواد رسانهای تأکیدی است بر این امر که در جهان رسانهای کوتاه نبودن افق فکری انسان و درنتیجه تحقق "فاعلیت هنجاری" با شناخت رسانه پیوند میخورد. برای فهم بهتر چنین تحلیلی لازم است تا بخشی از تلاشهای این نوشتار علاوه بر شناخت مفهوم حق و مبانی توجیهکنندهی آن، بر تأمل پیرامون جهان رسانهای معطوف باشد.
خلاصه ماشینی:
پرسش بنياديني کـه بـه نظـر مـي رسـد پاسخ بدان در اينجا از اهميت ويژه اي برخوردار است ، آن است که آيا مي توان با تکيـه بـر مبـاني موجه ساز حق از سواد رسانه اي ذيل عنوان حق ادعا دفاع کرد؟ پاسخ به اين پرسش بنيادين خـود در گرو پاسخ به چند پرسش فرعي است : سواد رسانه اي به چه معناست ؟ مباني موجه ساز حق هاي 328 بشري کدام اند ؟ و نهايتا اينکه آيا نظام هاي حقوقي داخلي و سازمان هاي منطقه اي و بـين المللـي در مسير شناسايي برخورداري از سواد رسانه اي به مثابه «حق - ادعا» گام برداشته اند؟ پيش فرض اين مقاله آن است که ازآنجايي که مفهوم سواد رسانه اي به فهم و دانشـي اشـاره دارد که به واسطة تجهيز شهروندان به تفکر انتقادي و مهارت هاي حل مسـئله ، آنـان را در برابـر رسانه ها به مصرف کنندگاني مطلع و مولد اطلاعات بدل مي کند تا ضمن استفاده از فرصـت هـاي فضاي رسانه اي جديد از چالش هاي آن به سلامت عبور کنند، امکان اينکه سواد رسانه اي با تکيـه بر مباني ساز حق ، يعني «کرامت ذاتي » و «فاعليت هنجاري »، ذيل عنـوان «حـق - ادعـا» مـورد دفاع قرار گيرد، با توجه به «اقتضائات عصر جديد» به نحو پسيني وجود دارد.