چکیده:
از جمله حقایقی که در قرآن کریم مطرح شده و اندیشمندان بسیاری دربارة آن اظهار نظر کردهاند «عرش» و «کرسی» است. علامه طباطبائی یکی از اندیشمندانی است که با تلفیقی از روش «عقلی» و «نقلی» به تبیین آن پرداخته است. از منظر ایشان، «عرش» و «کرسی»، حقیقت واحدی است که به حسب اجمال و تفصیل و بطون و ظهور، به دو مرتبه تقسیم و از هم جدا میشوند؛ بهگونهایکه اجمال آنچه در عرش است به تفصیل در کرسی ظهور پیدا میکند. این دو حقیقت موجوداتی مجرد و از حقایق عالم عقل بهشمار میروند و دو مرتبه از مراتب علم فعلی حق تعالی هستند. صور و تمثال تمام موجودات در عرش و کرسی وجود دارد و تدبیر امور عالم و زمام جمیع حوادث و اسباب آنها به عرش منتهی میگردد. عرش و کرسی در دنیا و آخرت حاملانی دارند. برای این دو حقیقت در شریعت، اوصاف گوناگون و نامهای متفاوتی نیز ذکر شده است.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، با استناد به این آیات و روایات، میتوان چنین نتیجه گرفت که در عالم هستی، مرتبهای از علم وجود دارد که نامحدود و غیر متناهی است و این مرتبه همان «عرش» است (طباطبائی،1417ق، ج2، ص339) و «کرسی» هم مرتبهای از مراتب علم خداست که تمامی عالم قائم به آن است و همه چیز در آن محفوظ و مکتوب و مکنون است؛ البته با این تفاوت که انواع و حقایق گوناگون در عرش بهنحو جمعی حضور دارند و موجودند، ولی در کرسی به نحو تفصیل یافته و متمایز موجودند (همان، ج 2، ص 336).
اگرچه بعضی از آیات همچون «الرحمن علی العرش استوی» (طه:5) یا «وسع کرسیه السماوات و الأرض» (بقره:255) ظهور در جسمانی بودن عرش و کرسی دارند، اما چون این آیات از متشابهات قرآن هستند، با ارجاع به محکمات، میتوان معنای حقیقی و واقعی آنها را به دست آورد؛ چنانکه روش و سیرة اهل بیت( در تفسیر همة آیات مشابه چنین است که آیات مربوط به صفات و افعال خداوند و غیرمحسوسات را به آیات محکم ارجاع میدهند و با آیات محکم، متشابهات را تفسیر و تبیین میکنند و آنچه را آیات محکم از خدا نفی میکنند، از مدلول آیات متشابه کنار میگذارند و اصل معنا را میگیرند و آن معانی که مستلزم نقص و محدودیت هستند و ظاهر آیات متشابه دال بر آن است، نفی میکنند.
درخصوص رابطة این دو حقیقت با دیگر موجودات، مرحوم علامه معتقد است: با توجه به اینکه عرش مقامی است که زمام جمیع حوادث و اسباب را، که علت وجود آن حوادث هستند، بر عهده دارد و همچنین صور تمام مخلوقات و امور کونیهای که با تدبیر خدای متعال اداره میشود، در عرش خدای تعالی بهنحو اجمالی و بسیط است و کرسی هم مقام تفصیل یافتن و جدا شدن انواع گوناگون از وجود منبسط است، این دو حقیقت بر عالم ماده مقدم هستند (طباطبائی،1417ق، ج8، ص159).