چکیده:
در تاریخ ایران به طور معمول منابع درآمد دولت ها و حکومت ها وابسته به اوضاع کشاورزی و تجارت بوده است که در بخش کشاورزی، مالیات ماخوذ از زارعان و زمینداران به صورت خراج، نقش مهمی در تامین منابع خزانه دولتی داشته است. به دلیل وابستگی کشت و زرع به منابع آبی و هزینه های گزاف برپایی و نگهداری تاسیسات آبرسانی، به ویژه در مناطقی که از منابع طبیعی آبی دور بوده اند، حکومت ها معمولا مسوولیت آبرسانی به روستاها و زمین های مزروعی را داشته اند و این نقش، به ویژه در شرایطی که به دلیل دور بودن منطقه از منابع آب طبیعی، نیاز به حفر کانال یا قنات بود، اهمیت بیشتری می یافت.
در تاریخ ایران در قرون نخستین عهد اسلامی، پس از طی شدن دوران ناآرامی و عدم ثبات اولیه، که جنگ ها و درگیری ها باعث آشوب و اختلال در شئون مختلف زندگی، از جمله عرصه های اقتصادی، شده بود، ظهور سلسله سامانیان در خراسان بزرگ، به ایجاد ثبات و زمینه های شکوفایی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کمک کرد و نتیجه آن رویکرد در اوضاع حکومتداری، بروز عصری درخشان در تاریخ ایران زمین بوده که توسط محققان از اعصار زرین تاریخ ایران شمرده شده است.
در این جستار کوشیده ایم وضعیت نظام آبیاری و تاثیر آن بر کشاورزی خراسان بزرگ در عهد سامانیان بررسی کنیم و با توجه به داده های منابع کهن، به ویژه آثار جغرافیایی مسلمانان در قرون نخستین اسلامی، و نیز بهره بردن از تحقیقات متاخر، نقش حکومت سامانیان را در ایجاد، حفظ و در صورت لزوم، ترمیم تاسیسات آبیاری مورد توجه قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
ابن بلخی درباره ی نحوهی آبیاری زمین هایی که برای کشت غله استفاده میشد، روشی را توصیف کرده که بنابر تداوم و همسانی فن فلاحت در ایران، صرف نظر از ویژگیها و مختصات محلی، احتمالا در خراسان نیز معمول بوده است .
بیشتر مردم ایران بطور سنتی، جمعیت کشاورز هستند و قلمرو سامانیان نیز برای زراعت در موقعیتی عالی قرار داشت و شغل اکثر مردم کشاورزی برروی زمین های حاصلخیز و پررونق ماوراءالنهر بود.
مرو شهر عمده ی حوضه ی مرغاب و در عهد سامانی دارای تأسیسات آبی پیشرفته ای بود که در میان شبکه های آبیاری قلمرو سامانیان، از همه کامل تر بود و مانند حوضه ی سغد، شخص واحدی امور آبیاری را اداره میکرد (بارتولد،همان :١٧ و ٦٣ و ٦٨).
در بلخ نهری به نام ده آس وجود داشت که وجه تسمیه اش بنابر قدرت گرداندن ده آسیاب بود (ابن حوقل ، همان :٢٠٢)، و شهر خلم از توابع بلخ نیز که بر کرانه ی رودی کوچک به همین نام و نزدیک سرچشمه ی این رود بود و کشت و برز بسیار داشت ، همانند مرو، میزان خراج این شهر هم به مقدار آب مصرفی بستگی داشت (حدودالعالم ، ٩٩:١٣٦٢؛ بارتولد، همان :١/١٧٣).
همین موضوع نیز متقابلا باعث اهتمام جدی دولت در تأمین ابزارهای زراعت به ویژه تأسیسات آبیاری، بوده است و اهمیت امر آبرسانی در حدی بوده که یک دیوان خاص، به نام دیوان آب، مسئول رسیدگی به امور آبیاری بوده و با اقتدار تمام فعالیت میکرده، در حدی که ریاست این دیوان از جمله ی افراد صاحب نفوذ در ردهی بالای مقامات حکومت سامانی محسوب میشده است .