چکیده:
بر پایهی تصور متعارف، دگرگونیهای بنیادین در ساختار سیاسی جوامع و بهویژه انقلابها، زمینه را برای گرایش به واکنشهای کیفری سختگیرانه فراهم میآورد. بهرهگیری از این شدت عمل کیفری اغلب به مثابهی عاملی برای حراست از دستاوردهای انقلاب پنداشته میشود. گرایش به مجازاتهای شدید در ایران پس از انقلاب اسلامی نیز اغلب، از زاویهی نگاه پیشگفته تحلیل شده است. بر این اساس، الگوی قدرتی که انقلاب اسلامی موجب پدیداری آن شد، زمینهساز تولد شکل خاصی از واکنشهای کیفری گردید. با این حال، عملکردهای قدرت نیز در ساختاری از نیروهای اجتماعی شکل میگیرد که مهمترین آنها چارچوبهای هنجاری وجدان جمعی است. این فشار هنجاری وجدان جمعی است که گاه عملکردهای قدرت را در زمینههای گوناگون در مسیری خاص هدایت میکند. نظام واکنشهای کیفری نیز از این قاعده مستثنی نیست. بدین ترتیب، گاه قدرت زیر تاثیر فشار هنجاری وجدان جمعی، عملکردهای کیفری خود را جهتدهی میکند. گرایش قدرت سنتگرای مذهبی به واکنشهای کیفری شدید و سختگیرانه در دههی نخستین انقلاب اسلامی در ایران را نمیتوان به صورت مطلق انعکاسی از عناصر گفتمانی قدرت دانست. در این باره باید به نقش دیگر عوامل از جمله فشار هنجاری وجدان جمعی نیز توجه داشت.
خلاصه ماشینی:
بدين ترتيب ، پرسش پيش روي اين پژوهش آن است که چه چيز زمينه را براي بازگشت به سياست کيفري سخت گيرانه و کيفرهاي شديد در دهه ي نخستين انقلاب فراهم آورد؟ پژوهش حاضر تلاش ميکند تا نشان دهد در کنار ساير عوامل ١، ريشه هاي ضرورت اجتماعي پيش گفته را بايد در اخلاق تنبيهي وجدان جمعي انقلابي نيز جستجو کرد.
سنتي که بر اساس آن ، تحميل مجازات جلوه اي از پاسخ به حساسيت هاي تحريک شده ي جامعه و البته ، نمودي از تلاش ناخودآگاه وجدان جمعي براي حراست از انسجام اجتماعي است (٦٨-٢٠١٣:٦٧ ,Durkheim)( ٢٤ :٢٠١٢ ,Garland)(٢٦ :٢٠٠٢ ,Breathnach).
بدين ترتيب ، پژوهش حاضر در پي آن است تا نشان دهد چگونه فشار هنجاري وجدان جمعي براي حراست از نظام ارزشي استقرار يافته ي انقلابي، منجر به تولد و تداوم شدت عمل کيفري در دهه ي نخست انقلاب اسلامي گرديد.
٣-١ شکل گيري گفتمان «جنگ عليه دشمن » و فشار هنجاري به قدرت شدت و کيفيت واکنش جامعه در برابر تهاجم به نظام ارزشي مرجع ، ارتباطي ناگسستني با تصويري دارد که از «تهاجم صورت گرفته » در ذهن وجدان جمعي شکل ميگيرد.
توجه به اين عامل ، يعني هزينه - هاي پرداختي براي استقرار شکل خاصي از انسجام اجتماعي، زمينه را براي رمزگشايي از اين پرسش فراهم ميآورد که : چرا پس از وقوع انقلاب هايي که بر الگوي مشارکت اجتماعي مبتني است ، تهاجم به نظام ارزشي مرجع با واکنش شديد وجدان جمعي مواجه ميشود؟ علت اين شدت عمل را بايد در هزينه هايي جستجو کرد که جامعه ي انقلابي براي برپايي اين شکل از انسجام اجتماعي پرداخته است .