چکیده:
یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران، نهضت مشروطیت است که مظهر تحولی بزرگ بوده است. از جمله دستآوردهای مهم مشروطیت، شکلگیری انجمنها و مدارس با دیدگاههای سیاسی متفاوت بود که نقش موثری در تحولات سیاسی عصر مشروطه داشتهاند. مازندران اگر چه در جنبشهای رهایی از ظلم و استبداد، همانند تهران، رشت، اصفهان و تبریز نبود، اما به دلیل نزدیکی به تهران و رشت، از تحولات آن سامان متاثر شد و با داشتن چهرههایی همچون ملا عبدالله مازندرانی (مقیم عتبات)، شیخ کبیر ساروی، شریف العلما، سعید العلما، شیخ کبیر بارفروش(بابل)، و چهرههای سیاسی نظیر محمد ولی خان تنکابنی (سپهسالار اعظم)، علی خان دیوسالار کجوری، احسان الله خان ساروی و ملا محمد علامه، منشاء تحولات و تاثیرات مهمی در روند شکل گیری مشروطه خواهی و نیز تاسیس انجمنها و مدارس در منطقه گردید.
تاسیس انجمنها و مدارس فقط مربوط به تهران نبود، در شهرستانها نیز انجمنها اقدام به تاسیس مدارس به سبک جدید نمودند. مازندران نیز از این امر مستثنی نبود. در شهرهای ساری، بار فروش(بابل) و تنکابن، انجمنها و مدارس مشروطهخواهی تشکیل گردید، که در این بین، روحانیان متنفذ مازندرانی نقش اساسی داشتند. اما این حرکت دوامی نیافت، چرا که دسته بندیهای مشروطهخواهی و مشروعهخواهی از یکسو، و اختلافات و کشمکشهای فراوان بر سر انتخاب نماینده و تاسیس انجمن ایالتی و ولایتی در شهرهای ساری و بار فروش از سوی دیگر، باعث بی ثباتی اوضاع مازندران و سربرآوردن سرکردگان محلی بر له یا علیه مشروطیت گردید. از طرفی، با شروع استبداد صغیر و قدرت گرفتن مشروعه خواهان، برخی از روحانیان متنفذ مازندرانی تغییر رویه دادند و خواسته یا ناخواسته در مسیر استبداد محمدعلی شاهی گام برداشتند. این مقاله تلاش دارد چگونگی تشکیل، فعالیتها و پیآمدهای انجمنها و مدارس مشروطهخواه و مشروعهخواه، و نیز نقش روحانیان مازندران در مشروطه اول را مورد مطالعه قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
اما انگیزة نگارنده از نوشتن این مقاله پاسخ بدین پرسش بود که علمای مازندران تـا چـه میزان از مشروطه آگاهی داشتند و توانستند مردم را با خواسته های خود همـراه سـازند و نیـز بانیان انجمن ها و مدارس مشروطه خواه و مشروعه خواه چه میزان در موفقیت یا عدم موفقیت مشروطیت در منطق ۀ مازندران نقش داشت و نقش خـوانین مازنـدران در امـر بازدارنـدگی از روند مشروطیت در منطقه تا چه میزان مؤثر بوده است ؟ با هم فکری و هم دلـی مـسالمت آمیـز دولـت مـشروطه و علمـا بـا مـردم ، زمینـ ۀ رشـد عدالت خواهی و ظلم ستیزی در مشروط ۀ ایرانی پدیدار گـشت و موجـب آگـاهی بخـشی بـه مردم گردید ؛ اما به تدریج با ضعف ساختار سیاسی و دینـی، ناکـامی نظـام پارلمـانی در ادار ة کشور، تحریکات و دسیسه های خارجی ، بـ ه خـصوص روس و انگلـیس در داخـل کـشور، شکل گیری احزاب سیاسی مختلف و انشقاق در بین صفوف علمای دیـن و بـروز اخـتلاف بر سر مشروطه خواهی و مشروعه خواهی، جریان رو به جل و مـشروطیت رو بـه کنـدی نهـاد ، تا حدی که باعث قدرت گـرفتن دوبـار ة اسـتبداد و سـلط ۀ خـوانین شـد و از فعالیـت مـؤ ثر انجمن ها و مدارس مشروطه خواه در مرکز و به تبع آن در شهرستان هـا ، از جملـه مازنـدران ، کاسته گردید.