چکیده:
مهاجرت تعداد زیادی از ایرانیان به آسیای صغیر ، که با فتح بزرگ آلب ارسلان در ملازگرد بسیار پررنگ تر گردیده بود ، از قرن هفتم به بعد و با شروع حملات مغول گستردگی بیشتری پیدا کرد . شکل گیری دولت سلجوقیان روم به زودی آناتولی را نه تنها به عنوان پایگاه جدید قدرت و رفاه ، بلکه به عنوان کانون تحولات فرهنگی مطرح کرد که در آن رواج محسوس عنصر ایرانی بیش از همه جلب نظر می کرد .
مسئله اساسی در تحقیق حاضر بررسی چگونگی حضور این مهاجران ایرانی و میزان تاثیر آنان در توسعه فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر است . نگارنده با استفاده از روش تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی، به بررسی منابع و اطلاعات موجود پرداخته و حتی الامکان سعی نموده است منابع تحقیقی و پژوهش های صورت گرفته را با منابع اصلی مقایسه کند و در صورت وجود اختلاف ، به بررسی و نقد آنها بپردازد.
یافته های این پژوهش بر این نکات تاکید دارند که ایرانیان به همراه خود فرهنگ ، آداب و رسوم و نشانه های بارزی از علم وهنر و دانش رایج در ایران عصر سلجوقی را رواج دادند و آثار علمی و هنری و ادبی بسیاری خلق کردند . در این میان ، تعامل میان ایرانیان و حاکمان سلجوقی روم و شرایط مناسب فراهم شده توسط آنان نیز زمینه را برای رشد و شکوفایی فرهنگ ایرانی ایجاد کرد .
مقاله حاضر ، ضمن تحلیل مشاغل این دوران ، به چگونگی حضور ایرانیان درسه منصب پروانگی،وزارت وقضاوت پرداخته و نشانه های فرهنگ ایرانی را در دستگاه اداری سلجوقیان روم جستجو نموده است .
خلاصه ماشینی:
علاوه بر مناصب مذکور که در سـطح کـلان مطـرح بـود ، سلـسله مراتـب بعـدی دستگاه اداری و نظامی سلجوقیان آناتولی نیز شباهت چشمگیری با سلجوقیان ایـران و عراق داشت ، اکثر مناصب ، اسامی فارسی و یا نیمه فارسی داشتند و همان هایی بودنـد که در میان سلجوقیان ایران و عراق نیز به کار می رفتند ؛ مناصبی نظیر ، امیر آخور که گاه بـه او «کنـد اصـطبل » ، مـاخوذ از Constable بیزانـسی ، نیـز گفتـه مـی شـد ؛ و وظیفه اش نظارت بر نگهداری از اسب های دربـار بـود ؛ امیـر جانـدار کـه در رأس نگهبانان یا محافظان بود ؛ امیر سلاح یا سر کردة سپاهیان ؛ امیر مجلس که وظیفه اش ترتیب و تدارکات مراسم جشن و نظایر آن بود ؛ امیر عالم که وظیفة تقدیم نامه هـای رسمی را داشت ؛ امیر شکار که وظیفه اش تدارک مراسم شکار سلطان بـود ؛ پرده دار یا حاجب که نظارت بر ورود و خروج افراد را به دربار بر عهده داشت ؛ چاشنی گیر ، شراب سالار ، طشت دار ، جامه دار و غیره.
به رغم اظهارات برخی پژوهش گران عرصة مغول شناسـی ، کـه پروانـه را نمونـة بارز آن دسته از ایرانیان که مخالف سلطة مغول بوده و همواره سعی در حفظ استقلال روم داشته و برای دور نگه داشتن منطقـة آسـیای صـغیر از گـسترش نفـوذ فرهنـگ مغولی از هیچ کوششی دریغ نورزیده (بیانی ، همان : ٩١٦-٩١٥) ، مندرجات تـاریخی نشان می دهند که معین الدین پروانه از زمان حضور عنصر مغول در آسـیای صـغیر تـا روزگار هلاکو خان ، نسبت به مغـولان نظـر مـساعدی داشـته و صـادقانه در راسـتای پیشبرد امور آنان در آسیای صغیر خدمت کرده است .
توجه به حضور این صاحب منصبان و امرای ایرانی که گاهی به مقام وزارت نیز رسیده بودند ، بیانگر این واقعیت است که ایرانیان تا پایان دولت سلجوقی همچنان در رأس تشکیلات اداری و سیاسی سلجوقیان قرار داشتند .