چکیده:
میرزا آقاخان اعتماد الدوله نوری یکی از شخصیت های منفی در حافظه جمعی ملت ایران است . او را معمولا به عنوان کسی که مسئول عقد معاهده صلح پاریس بین ایران و بریتانیا بود ، به خیانت کاری توصیف کرده اند که هرات یکی از تاریخی ترین نقاط میهنش را دو دستی به بریتانیا واگذار کرد . زندگی و شخصیت میرزا آقا خان صدر اعظم نوری ، بیشتر به خاطر اینکه پس از امیرکبیر صدر اعظم گردید و همچنین به علت درگیری وی در سقوط امیرکبیر ، دستخوش قضاوت ها و برداشت های گوناگون بوده است . ایران در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری قربانی درمانده دسیسه های خارجی دو کشور استعمارگر آن زمان ، یعنی بریتانیا و روسیه ، بود . کشورهای روس و بریتانیا مصادف با دوره قاجار سیاست استعماری و جهان خواری خود را در ایران هم پی جویی می کردند خواه ناخواه ایران هم به بازی بزرگی که بین آنها شروع شده بود ، خصوصا بریتانیا ، وارد شد ؛ اصلی که از طرف محققان و مولفان تاریخ پنهان باقی مانده و همیشه نظر بر این بوده که دیپلماسی ایران ناکارآمد یا فاسد بوده است ؛ در حالی که نگرش ژئوپلتیک آن دو کشور نادیده گرفته شد و همچنین حق کاپیتولاسیون که بریتانیا و روس بارها و بارها از آن سوء استفاده می کردند . در زمان صدارت میرزا آقا خان نوری ، وی برای اینکه سنگ تعادلی در مقابل روسیه و بریتانیا برقرار سازد ، دست به ایجاد رابطه با دول اروپایی و آمریکایی زد . در واقع ، از دوره وی بود که پای کشورهای خارجی به ایران کشانده شد . در این مقاله ، روابط ایران و روس و نقش ایران در جنگ کریمه مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
در قسمت اول روابط ، احساسات ضد روسی در دربار و حکومت ایران وجود داشت و صدر اعظم نوری در امر اجازهای که روسها قـبلا در زمـان میـرزا آغاسـی و امیرکبیـر بـرای ورود بـه مرداب انزلی داشتند ، کارشکنی می نمود و نمی گذاشت کـه جهـازات جنگـی روس به مرداب انزلی وارد شود ، و طی نامه ای به عیسی خان حـاکم گـیلان دستور داد که از ورود کشتی های جنگی روسیه به مرداب انزلی ممانعت نماید و خود با وزیر مختار روس وارد مذاکره گردید .
یکی از پیش درآمدهای این جنگ خونین ، انعقاد عهدنامة مخفی بین دولتین ایران و روس بود که دولت تزار اصرار داشت مفاد آن به طـور محرمانـه بـین ناصرالدین شاه و نمایندة ویژة وی باقی بماند ؛ لـذا در اواخـر پـاییز ١٨٥٣م ، ژنرال بیتوف فرمانده قشون روس که مأمور جنگ با ترک ها در حوالی ارزروم بود ، وارد نخجوان شد و پیک مخصوصی به تهران اعزام داشت تا بـه وسـیلة وزیر مختار روس پیشنهادات مخصوصی را از طرف روسیه به نظر شـاه ایـران برساند .
چه اینکه سفیر عثمانی علی رغم کوشش ناصر الدین شاه برای پنهـان سـاختن ملاقات خود با پرنس روسی ، از این مذاکره اطلاع یافت و هنگامی کـه فهمیـد در مذاکرة مزبور هیچ یک از رجال، حتی صدر اعظم نوری ، حضور نداشـته ، علم شنگه ای برپا کرد و خود را به آب و آتش می زد و بـا تهدیـد بـه وزارت خارجة ایران گوشزد نمود که خاک ایران را ترک خواهد نمـود(بیـانی ،١٣٧٥: .