چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر, بررسی تبعات رفاهی دو سیاست (۱) افزایش قیمت حاملهای انرژی و (۲) هدفمندی و حذف بخشی
از بارانه نقدی است. بدین منظور ابتدا به بررسی سناریوهای حذف بارانه پرداختیم و در ادامه سناربوهای حذف یارانه حاملهای
انرژی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد نیاز این تحقیق از طرح هزینه درآمد خانوار و طرح نیروی کار در سالهای
۱۳۸۵-۳۵ استخراج شده است.
شیوه شناسابی وضعیت اقتصادی خانوار مهمترین بخش طرحهای پیشنهادی است که صحت این روشها را باید با روشهای
علمی و استفاده از تجربه سنجید. در این پژوهش نشان خواهیم داد که چگونه شیوههای سنتی کار آیی مناسبی برای استفاده
در ابعاد وسیع در برنامهای تاثی رگذار را ندارند. از طرفی باید جهت انجام اصلاحات یارانه انرژی, مجموعه آثار اقتصادی, سیاسی
و اجتماعی و ظرفیتهای کشور با هم مدنظر قرار گیرند. از اینرو لازم است مجموعه روشهای اصلاح یارانه در دنیا مورد
بررسی قرار گرفته و مبتنی بر زمینه های ه اقتصادی و اجتماعی ایران روش بهینه طراحی شود.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که با بررسی سه طرح پیشنهادی (۱) کاهش دو ماه یارانه خانوار غیر تحت پوشش
حمایتی کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور, (۲) حذف بارانه برای افراد غیر گروههای خاص, و (۳) اعلام
۰ درصد افراد ثروتمند قابل حذف و فرصت اعتراض آنهاء مشخص شد که گزینه سوم بهترین گزینه ممکن است.
بررسی تجربیات داخلی و خارجی نشان می دهد.افزایش یکدست حاملهای انرژی, بدون بازتوزیع مناسب. از سمت خانوار
باعث کاهش اشتغال, کاهش در آمد خانوار, کاهش درآمد صادرکنندگان و مهاجرت اجباری از شهر به روستا میشود و از سمت
هزینه خانوار باعث افزایش سهم انرژی در سبد هزینهای خانوار افزایش قیمت تمام شده کالاهای مصرفی,.افزایش هزینه
حملونقل, افزایش اجباری نرخ ارز و افزایش هزینه کالاهای وارداتی میشود در نتیجه میتوان گفت قدرت خرید خانوار کاهش
مییاید.