چکیده:
ترکیب، یکی از پرکاربردترین فرایندهای واژه سازی، برای بیان مفاهیم جدید در زبان های دنیا است. هر چند بررسی این پدیده ساخت واژی در حوزه های گوناگون زبان شناسی انجام شده است، اما در حوزه رده شناسی زبان، این مساله چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از این رو، هدف مقاله حاضر، بررسی رده شناختی نحوی و معنایی واژه های مرکب درون مرکز و برون مرکز در داستان های کودک و نوجوان دو گروه سنی کودک و نوجوان است. در این راستا، گروه کودکان، مشتمل بر گروه های الف (پیش دبستانی)، ب (سال های اول، دوم و سوم دبستان) و ج (سال های چهارم و پنجم دبستان)) بوده و گروه نوجوانان، گرو های د (سال های راهنمایی) و ه (سال های دبیرستان)) را شامل شده است. همچنین، 315 داستان، به روش دسترسی آسان انتخاب شدند. برای تحلیل واژه های مرکب از نظر معنایی، از چارچوب پیشنهادی شقاقی (Shaghaghi، 2007) که با زبان فارسی مناسبت دارد، استفاده شد. پس از تعیین فراوانی و درصد فراوانی واژه های مرکب از نظر مقوله نحوی و معنایی (برون مرکز و درون مرکز بودن)، داستان های گروه های کودک و نوجوان با یک دیگر مقایسه شدند تا الگوی سرنمون نحوی و معنایی آن ها مشخص گردد. یافته های پژوهش نشان داد که به لحاظ مقوله نحوی، اجزای سازنده واژه های مرکب، الگوی سرنمون نحوی در داستان های دو گروه کودک و نوجوان به صورت صفت فعل < صفت اسم < اسم اسم است. همچنین، واژه های مرکب درون مرکز در گروه کودک و نوجوان به ترتیب با 5/ 70% و 52% به طور معناداری از بسامد بالاتری نسبت به واژه های برون مرکز در هر دو گروه برخوردار بوده و الگوی سرنمون معنایی به این صورت است: واژه های مرکب برو مرکز < واژه های مرکب درون مرکز. یافته های پژوهش حاضر می تواند به نویسنده های فارسی زبان در نحوه نگارش داستان با توجه به رشد شناختی کودک بسیار کمک نماید.
خلاصه ماشینی:
1 word order 2 mental lexicon 3 morphological parsing مقالۀ پیش رو، در چندین بخش تنظیم شده است ؛ در بخش نخست ، مقدمه ، هدف و پرسش های پژوهش ارائه می شود؛ در بخش دوم ، پژوهش های پیشین در پیوند با واژه های مرکب درون مرکز و برون مرکز در ایران و خارج از ایـران مـرور خواهنـد شـد؛ بخـش سـوم ، دربردارنـدة مبـانی نظـری پژوهش است ؛ بخش چهارم ، به معرفی روش شناسی پژوهش می پـردازد؛ بخـش پـنجم ، بـه تحلیـل داده های پژوهش اختصاص دارد و در بخش پایانی ، نتیجه گیـری کلـی و موضـوع هـای پیشـنهادی برای پژوهش های آینده ، ارائه خواهد شد.
پژوهش های انجام شده در ایران (٢٠١٣ ,Vahid &KarimiDoustan, ;٢٠١٢ ,Sabzevari) در 1 زمینۀ واژه های مرکب درون مرکز و برون مرکز به بررسی مشخصـه هـای معنـایی ماننـد شـفافیت و رابطۀ معنایی میان سازه هـای ایـن دو گونـه از واژه هـای مرکـب پرداختـه انـد.
پژوهشگران غیرایرانی نیز در پی ارائۀ تعریفی جامع و مانع از واژة مرکب ، به ارائۀ طبقه بندی های گوناگون اسم های مرکب درون مرکز و برون مرکز گرائیده اند (;١٩٩٨ ,Spencer ;١٩٩١ ,Spencer (Olsen, 2001; Bauer, 2001; Haspelmath, 2002; Booij, 2005; Bistto & Scalise, 2005 همان گونه که اشاره شد، چارچوب های گوناگونی برای واژه های مرکب درون مرکز و برون مرکـز پیشنهاد شده است ؛ اما از آن جایی که مقولۀ ترکیب ، به ویژه موضوع درون مرکز و برون مرکز بـودن با محتوای نحوی و معنایی زبان سر و کار دارد، در مقالۀ حاضر از چارچوب شقاقی ( ,Shaghaghi ٢٠٠٧) بهره گرفته شد که برای بررسی واژه های مرکب فارسی مناسـب بـه نظـر مـی رسـد.