چکیده:
یکی از ویژگی های بنیادین ملک داری و رعیّت پروری،دادورزی و ستم ستیزی است.پادشاه و رعیّت بر گردن هم حقّ و حقوقی دارند که باید به طور تمام و کمال از هردو سوی رعایت شود،در غیر این صورت آبادانی مملکت روی به ویرانی مینهد و رشتة امور از هم می گسلد. در این مقاله به دادورزی و ستم ستیزی از نگاه خواجه نظام الملک در سیاست نامه و میرعبدالحسیب علوی در قواعد السّلاطین نظری انداخته و به تحلیل حکایت های مربوطه پرداخته شده است؛ چراکه هر دو نویسنده محور اصلی مباحث خودشان را عدالت پادشاه و پرهیز از ظلم قرار داده اند.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله به دادورزی و ستم ستیزی از نگاه خواجه نظام الملک در سیاست نامه و میرعبدالحسیب علوی در قواعد السلاطین نظری انداخته و به تحلیل حکایتهای مربوطه پرداخته شده است؛ چراکه هر دو نویسنده محور اصلی مباحث خودشان را عدالت پادشاه و پرهیز از ظلم قرار داده اند .
( علوی، 1384: 195-193 ) خواجه نظام الملک مینویسد: در قیامت کسانی که بر مردم دستی دارند و حاکم خلقند از آنها دربارهٔ زیردستانشان میپرسند؛ پس حاکمان باید مواظب حرکات و رفتار و سکنات خود باشند و بر مردم ستم نکنند؛ چرا که فردا بر کردهها و گفته های خود حساب پس خواهند داد: «و در خبر از پیغامبر(ص) چنان است که هر که را روز قیامت حاضر کنند؛ کسانی که ایشان را بر خلق دستی و فرمانی بوده باشد دستهای او بسته بود، اگر عادل بوده باشد عدالتش دست او را گشاده کند و به بهشت برساند و اگر ظالم بود، جورش همچنان با غلها او را به دوزخ افکند.
» (علوی،147:1384) خواجه نیز بر ملکشاه توصیه می کند:«بر حقیقت خداوند عالم بداند که اندر آن روزگار بزرگ جواب این خلایق که زیر فرمان اویند از او خواهند پرسید و اگر به کسی حوالت کند نخواهند شنود، پس چون چنین است، باید ملک این مهم به هیچ کس نگذارد و از کار خلق غافل نباشد و چنانکه تواند از پنهان و آشکار در احوال ایشان برمیرسد و دستهای دراز را کوتاه میکند و ظلم ظالمان را از مظلومان باز میدارد تا برکات آن اندر روزگار دولت او میرسد و دعای خیر تا قیامت به روزگار او میپیوندد.