چکیده:
این مطالعه، به شناسایی وضعیت ابعاد محیط فرهنگی بر اساس ابعاد چهارگانه مدل هافستد در دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تهران پرداخته و زمینه های مشترک و متفاوت آنها را بیان کرده است. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده است و در آن برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که ابعاد محیط فرهنگی در دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی (دانشگاه شهید بهشتی و تهران ) تفاوت معناداری داشت. بررسی ابعاد محیط فرهنگی دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تهران، نشاندهندة تفاوت آماری معنادار بین ابعاد فاصله قدرت و جمعگرایی فردگرایی و عدم تفاوت آماری معنادار در بین ابعاد مردگرایی زنگرایی و پرهیز از عدم قطعیت بوده است.
خلاصه ماشینی:
بررسي ابعاد محيط فرهنگي دانشکدة علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه تهران ، نشان دهندة تفاوت آماري معنادار بين ابعاد فاصلۀ قدرت و جمع گرايي فردگرايي و عدم تفاوت آماري معنادار در بين ابعاد مردگرايي زن گرايي و پرهيز از عدم قطعيت بوده است .
آيا بعد پرهيز از عدم قطعيت در بين اعضاي هيئ ت علمي دانشکدة روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه تهران تفاوت معناداري دارد؟ روش پژوهش اين مطالعه به روش توصيفي پيمايشي انجام شده است .
يافته ها بخش اول : تجزيه و تحليل يافته هاي مربوط به هر يک از ابعاد محيط فرهنگي در دو دانشکده به صورت زير است : فاصلۀ قدرت (به تصویر صفحه مراجعه شود) يافته هاي جدول (١)، حاکي از آن است که بيشترين ميانگين نمرة پاسخ ها در دانشکدة علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه شهيد بهشتي مربوط به گوي ۀ «اعضاي هيئت علمي در انجام وظايف خود آزاد و بدون کنترل مستقيم عمل مي نمايند.
فردگرايي جمع گرايي نتايج بررسي بعد فردگرايي – جمع گرايي حاکي از اين است که ، در دانشکدة روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران فرهنگ فردگرايي حاکم و حالت عدم تعادل فرهنگي بيشتر از دانشگاه شهيد بهشتي مشاهده مي شود و اختلاف مشاهده شده بين دو دانشکده معنادار است .
وجود فرهنگ فردگرايي در دانشکدة روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران هم سو با يافته هاي هافستد(١٩٩١)، (ديم و جانسون ، ١٣٨٦)، رفيع پور (١٣٨١)، فاضلي (١٣٨٢)، طايفي (١٣٧٨) است .