چکیده:
نسل سوم حقوق بشر عبارت از حقوق همبستگی است، که مبتنی بر برادری و همبستگی میباشد. کارل وسک این حقوق را مفهوم جدیدی از حیات بینالمللی تلقی مینماید. بهرغم این، همبستگی در مسیر حقوقی خود در محتوای متون و همچنین در عرصه بینالمللی و اجرائی بیش از سه نسل دیگر تحت حاکمیت مکانیسمهای متناقض استفاده از این حقوق قرار گرفته است، که نهایتاً موجب دور شدن این حقوق از اهداف جهان سوم و حتی نتیجه بخش بودن آن به نفع کشورهای قدرتمند شده است. جهت بازگشت این حقوق به مسیر مورد انتظار کشورهای توسعه نیافته و تحقق برادری واقعی، مکانیسمهای متناسب استفاده از این حقوق مطرح و پیشنهاد شده است. این مکانیسمها از منظر مبانی فقه و حقوق اسلامی در آیات متعدد قرآن کریم از جمله (آیه 12 سوره حجرات) در خصوص مراعات امنیت شخصیت افراد، حتی در گفتارهای دوستانه اجتماعی و (آیه 92 سوره آلعمران) در تلقی نیکی به معنی بخشیدن بهترینها و نیز مواردی از نهج البلاغه منعکس میباشد.
The third-generation of human rights is the solidarity rights, which is based on brotherhood and solidarity. Karl Vasak considers these rights as a new concept of international life. Despite this, solidarity in its course in the texts contents and also in the international and executive arena has been more under the rule of inconsistent mechanisms than other three generations, which ultimately leads away these rights from the goals of the Third World and even making it to the benefit of the powerful countries. To return these rights to the expected direction of undeveloped countries and the realization of true brotherhood, the Islamic appropriate mechanisms in the usage of these rights have been suggested. These mechanisms, from the perspective of the principles of jurisprudence and Islamic law, are reflected in various verses of the Holy Qur’an, including verse 12 of Surat al-Ḥujurāt concerning observing the security of people’s personality even in social friendly talks and the verse 92 of Surat Al-i ‘Imrān on regarding virtue as giving freely the best of what you have, as well as some instances from Nahj al-Balāgha.
خلاصه ماشینی:
ویژگی اساسی این حقوق از نظر وسک آن است که صرفا با تلاش همه عوامل اجتماعی یعنی افراد، دولت ها، انجمن های عمومی و خصوصی و نیز جامعه بین المللی تحقق خواهند یافت ، اما داینستین ٣ حقوق نسل سوم را جمعی و در مقابل حقوق نسل اول و دوم تلقی می کند، و این حقوق را به صورت جمعی و مشترک به انسانها متعلق می داند مانند گروه اقلیت ها.
در پاسخ به اینکه چرا نباید حقوق بشری مبتنی بر برادری و همبستگی ضروری انسان ها داشته باشیم و همچنین توجیه لزوم وجود نسل جدید حقوق بشر را می توان از امور مقدماتی کنفرانس های آرماند١١و بنیاد بین المللی حقوق بشر دریافت نمود که می گوید "برخی دل مشغولی های جهانی ، هرچند که همیشه مشاهده شده اند، امروز ویژگی فوری یافته و روند قاعده گذاری در زمینه حقوق بشر نیز نسبت به آنها تأثیرپذیری خاصی از خود نشان می دهد، حقوق متعلق به این نسل جدید دارای دو وجه مشترک ذیل می باشد.
[سوره حشر، آیه ٧] در بعد بین المللی تفاوتی در توجه به امور اقتصادی افراد جامعه از لحاظ ادیان آنان نیست داستان پیرمرد نصرانی که حضرت امیرالمومنین (ع ) دستور پرداخت هزینه از بیت المال را به وی دادند [١٣، ج ٦، ص ٢٩٣] در مجموع در این مکتب نکات طلائی ذیل قابل توجه می باشد: ١ـ کار و تلاش هرکس چنانچه حلال بوده و مالکیت دیگران را به کام خویش نکشد در حد جهاد در راه خدا و در ردیف با ارزش ترین مبانی تلقی می گردد بالاخص آنکه کار و ثمره تلاش خود را در اختیار خانواده و افراد دیگر قرار دهد «الکاد لعیاله من حلال کالمجاهد فی سبیل لله » [٢، ص ٣١٤] ٢ـ از آنجا که طبیعت بشر در طبیعت اشیاء ادغام شده و با آن مرتبط است و بالاخص طبیعت بشر امری یک پارچه است و افراد آحادی از یک موجودیت واحد بشریت هستند «دهش » امری اساسی و به نوعی با روح الهی خود خداوند نیز سهیم اند.