چکیده:
رضا قلی خان هدایت از نامداران جامعالاطراف عصر قاجار است که بیش از سی اثر از او به یادگار مانده است و در سه حوزه ادبیات، تاریخ و عرفان صاحب تألیفات ارزشمندی است. او در کنار پژوهش و سرایش، از رجال درباری نیز بود و در تربیت شاهزادگان قاجاری طرف اعتماد پادشاهان قاجار به شمار میرفت. هدایت با طبع روان و پختۀ شاعری خود به مرتبه «امیرالشعرایی» دربار نیز نائل آمد. حجم انبوهی از آثار منظوم از او به یادگار مانده که از آن جمله میتوان به دیوان غزلیات با چهارده هزار بیت و دیوان قصاید با سیزده هزار بیت و شش منظومۀ بلند به اقتفای بزرگان ادب فارسی معروف به «ستّة ضروریه» اشاره کرد. مثنوی «خرّم بهشت» آخرین منظومه از مجموعۀ ششگانة وی است که در بحر متقارب و به استقبال از شاهنامۀ فردوسی و بوستان سعدی سروده شده است. هدایت هنگام خلق این اثر قریب به شصت سال داشته و خرّم بهشت را در کمال پختگی به نظم کشیده است. این اثر که تلفیقی از موضوعات تاریخی و مذهبی است، با بیان حماسهگونه سروده شده است و از شمار حماسههای دینی موفق در عصر قاجار است. وجـود شـرححال خودنـوشتی از هـدایت در صفـحات پایانی خرّم بهشت، اهمیت و ارزش این اثر را نسبت به سایر منظومههای ستّۀ ضروریّه دوچندان میکند. این مثنوی شامل قریب شش هزار بیت و هشت باب است که به ترتیب عبارتاند از: شجاعت، کرم، عدل و داد، عشق، وفا، حکمت، صفا و صداقت، توحید و معرفت. از خرّم بهشت تنها یک نسخۀ خطی به جا مانده که در کتابخانۀ مجلس نگهداری میشود. مقالۀ حاضر معرفی کامل کتابشناسی و نسخهشناسی این اثر ارزشمنداست.
خلاصه ماشینی:
همان گونه که بیان گردید، هدایت ضمن بیتی پایان سرایش منظومـه را سال ١٢٧٧ق عنوان کرد و در صفحۀ انجام نسـخه سـال ١٢٨٦ق بـرای پایـان کتابـت خـرّم بهشت ذکر شده است ؛ بنابراین به نظر میرسد تنها نسخۀ موجود از خرّم بهشت کـه مبنـای کار این پژوهش قرار گرفت ، نسخۀ اصل نیست .
چو خـرّم بهشـتی شـد انـدر سرشـت ســزدش ار بــود نــام خــرّم بهشــت (همان : ٢٠) در ابیات بعدی به ذکر تعداد باب های منظومه و نام هر کدام میپردازد: بهشت است چون هشـت انـدر شـمار به هشت است هم بـاب ایـن را قـرار نخســتین درش در شــجاعت گشــاد دوم در کــرم ، سِــُّیمین عــدل و داد چهارم درش عشـق و پـنجم وفاسـت ششم حکمـت و هفتمیـنش صفاسـت چو هشتم بهشـت اسـت هشـتم درش ز توحیـــد و از معرفـــت زیـــورش (هدایت ، ١٢٨٦: ٢٢- ٢١) در آخر آرزویش را چنین بیان میکند: نگــاری چنــین زینــت گــاه بـــاد بــه روز و بــه شــب در بــر شــاه بــاد مبینـــــاد از دور اختـــــر بـــــدی مَبُـــــراد از او فـــــرّٔە ایـــــزدی (همان : ٢٢) ٥.