چکیده:
خانواده همواره شاخص ترین محیط در جامعه پذیر کردن انسان ها ست. در این بستر است که کودکان با معیارهای اخلاقی و ارزش های اجتماعی آشنا شده و به تدریج، به سوی احترام گذاردن به بایدها و نبایدهای کیفری هدایت می شوند. با وجود این، گاه محیط خانواده به عرصه ای برای متمایل کردن کودکان به ارتکاب بزهکاری تبدیل می شود؛ از همین رو تربیت کودکان در این محیط و نیز چگونه تربیت شدن آنان اهمیت بسیاری پیدا می کند. در گستره تقنینی ایران، به الزام خانواده ها به تربیت کودکان و ایجاد بستر مناسب برای درست تربیت شدن این دسته و نیز حمایت مالی ـ اقتصادی از آنان توجه شده است. طبیعتا، این الزام که در قالب حق ـ تکلیف حضانت تبلور یافته، علاوه بر اینکه دارای جنبه حقوقی مدنی است، کارکردی جرم شناسانه نیز دارد. در این نوشتار، از جنبه های جرم شناسانه حق ـ تکلیف پدر و مادر (۱) و دور ساختن کودکان از پدر و مادر در پرتو قانون مدنی ایران (۲) سخن به میان می آید.
خلاصه ماشینی:
به همين جهت ، ايجاد تزلزل در محيط يادشده و فروپاشيدگي آن مي تواند زمينه هاي نابهنجاري/ناسازگاري و بزهکاري کودکان و چه بسا پايداري اينان در ورطة بزهکاري را فراهم سازد (نوابي نژاد، ١٣٨١: ٢٠٣)؛ زيرا جدايي کودکان از والدين ، خصوصا از مادران، فرايند اجتماعي شدن آنان به ويژه ازحيث برقراري رابطة عاطفي ـ احساسي با ديگران را با چالش روبه رو مي کند؛ حتي مي تواند در ستيزهجو شدن اين دسته نقش آفرين باشد.
بديهي است ، اين سياست مقنن سبب مي شود تا کودکان همواره در محيط خانواده و تحت سرپرستي يکي از والدين ، آموزههاي تربيتي را فراگرفته و به سمت هنجارمندي اجتماعي سوق يابند؛ زيرا نبود پدر يا مادر در کنار کودکان، فرايند رشد شخصيت اين دسته را با چالش مواجه مي کند و در نتيجه ، احتمال درگيرشدن آنان با بزهکاري و حتي مزمن شدن اين پديده را افزايش مي دهد.
قانونگذار ايران از رهگذر فصل اول کتاب نهم جلد اول قانون مدني ، تحت عنوان در الزام به انفاق، اين نوع حمايت از کودکان را مورد توجه قرار داده است ؛ زيرا حمايت مالي ـ اقتصادي از کودکان از تمايل اينان به رفتارها و گروههاي مجرمانه براي کسب درآمد مي کاهد و در نتيجه ، بستر مناسب تري جهت اجتماعي شدن اين دسته فراهم مي شود (مهدوي، ١٣٩٠: ٤٠٢).
پس با توجه به اينکه تدابير ياد شده در زمينة پيشگيري رشدمدار نقش آفرين اند، نبايد به وضعيت حضانت آنان که تربيت /پرورش يکي از جلوههاي بارز آن به شمار مي رود و نيز حمايت مالي ـ اقتصادي از کودکان و دور ساختن اين دسته از محيط هاي خانوادگي نامناسب ، بي تفاوت بود.