چکیده:
در جوامع اولیه بشری خسارات وارده به افراد منحصر به خساراتی بودکه قابل سنجش بودند، به بیان دیگرمادی بودند ومی شد آنها را اندازه گرفت.ولی به مرورزمان وبا پیشرفت جوامع دامنه خسارات حاصله ازیک عمل نیز وسعت بیشتری یافت،درگذشته خسارات صرفاًبرای ترمیم ضرروزیان مالی ومادی بود،ولی کم کم خسارات دیگری نیز به این نوع خسارات افزوده شدکه ازآن جمله خسارتهای ممکن الحصول و حتمی الحصول بود،خسارت منحصربه ضررمادی نبوده،بلکه خسارت معنوی ناشی ازجرم، به مهمترین بعد از ابعادوجود شخصیت انسان که همان بعد معنوی و روحانی باشدایراد لطمه نموده و آن را متضرّر مینماید.حقیقت امرآن است که برخلاف خسارتهای مادی ، مصادیق دیگر خسارت تحت عنوان « خسارت معنوی » به جهت آن که کثرت بروز این نوع خسارتها و اهمیت آن در جامعهی امروز به گونهای است که در خیلی از موارد خسارات وارده بر روح و روان و شخصیت و احساسات و عواطف فرد سنگینتر از خسارت جسمی و مالی بوده و قابل مقایسه با آن نیست و از سوی دیگر غفلت و بیتوجهی نسبت به این گونه خسارات در نظام حقوقی مبتنی بر اسلام ، باروح و قوانین اسلامی مغایرت دارد و آن را غیر عادلانه و غیرکارآمد جلوه میدهد و موجب تضییع حقوق اشخاص میشود ، لذا پرداختن به این موضوع و دستیابی به راهکارهای آن از اهمیت خاصی برخوردار است . دراین نوشتار سعی شده است با تتبع در منابع حقوقی ایران و فرانسه و بکارگیری روش تحقیق کتابخانهای و گردآوری منابع و اطلاعات وتحلیل و نقد و ارزیابی آنها صورت گیرد .
خلاصه ماشینی:
حقیقت امرآن است که برخلاف خسارت های مادی، مصادیق دیگر خسارت تحت عنوان « خسارت معنوی » به جهت آن که کثرت بروز این نوع خسارت ها و اهمیت آن در جامعه ی امروز به گونه ای است که در خیلی از موارد خسارات وارده بر روح و روان و شخصیت و احساسات و عواطف فرد سنگین تر از خسارت جسمی و مالی بوده و قابل مقایسه با آن نیست و از سوی دیگر غفلت و بیتوجهی نسبت به این گونه خسارات در نظام حقوقی مبتنی بر اسلام ، باروح و قوانین اسلامی مغایرت دارد و آن را غیر عادلانه و غیرکارآمد جلوه میدهد و موجب تضییع حقوق اشخاص میشود، لذا پرداختن به این موضوع و دست یابی به راه کارهای آن از اهمیت خاصی برخوردار است .
خسارات معنوی، جبران خسارات معنوی، مصادیق معنوی، مسایل حقوق زیان های معنوی مقدمه خسارت منحصر به ضرر مادی نبوده ، بلکه خسارت معنوی ناشی از جرم ، به مهمترین بعد از ابعاد وجود شخصیت انسان که همان بعد معنوی و روحانی باشد ایراد لطمه نموده و آن را متضرر مینماید که غالبا زیان های مادی قابل جبران و طریق جبران آن نیز مشخص است و در بسیاری موارد اعاده وضع به حالت سابق آن به نحو کامل وجود دارد، اما به دلیل دشواری اندازه گیری زیان معنوی و تقویم آن به پول و گاهی عدم امکان این اندازه گیری و سنجش آن با پول ، و یا مرسوم نبودن چنین ارزیابی در نظام های مختلف حقوقی، در خصوص امکان جبران آن ، وحدت نظر وجود ندارد، اگر چه در اکثر کشورها، این نوع خسارت ، نیز مشمول قاعده ی جبران خسارت دانسته شده است .