چکیده:
در مواجهه با عظمت و فوریت مشکلات و مسایل محیط زیستی بین المللی، جهان نیازمند یک بیداری و همراهی جدی است . گرچه موضوعات محیط زیستی از جهت روابط بین المللی، پدیده های جدیدی نیستند، اما امروزه رهبران جهان بطور فزاینده ای مسائل محیط زیستی را از بخش های حاشیه ای و جانبی به دستورکارهای اصلی سیاسی شان منتقل کرده اند. جبران خسارت معمولا پرداخت غرامت پولی، منع کردن یا دستور توقف آن فعالیت می باشد؛ بنابراین اشخاص ممکن است با طرح دعوا ودر خواست خسارت و در نتیجه آن برطرف شدن آلودگی باز ایستند اما نکته قابل توجه در خصوص مسایل زیست محیطی غیرقابل جبران بودن برخی از خسارات است به نحوی که اعاده وضعیت به حال سابق غیر ممکن است ، به عنوان مثال در خصوص انقراض یک گونه گیاهی یا جانوری ودر بحث جامعه انسانی فرآورده های خطرناک نظیر آلاینده های آلی پایدار که قرنها در چرخه حیات باقی مانده و به راحتی به طبقات مختلف زنجیره های غذایی منتقل می شوند و پیامدهای غیر قابل جبرانی دارند که مهمترین آنها بروز سرطان است . بطور کلی در خصوص محیط زیست همیشه پیشگیری بهتر از درمان است ، اما اگر از مسوولیت بین المللی دولتها به عنوان یک ابزار موثر حقوقی بدرستی استفاده شود می توان تا حدودی از میزان خسارات وارده بر محیط زیست کاست . بخصوص اگر با بهره گیری از کنوانسیون منطقه ای لوگانو یک کنوانسیون بین المللی انحصارا و بطور اختصاضصی مسوولیت بین المللی در خصوص محیط زیست را مورد تاکید قرار دهد، البته روشن است که دستیابی به موفقیت در این خصوص نیازمند همکاریهای همه جانبه بین المللی است ، مساله ای که متاسفانه در پاره ای از موارد از سوی برخی کشورها به سبب به مخاطره افتادن منافعشان نادیده انگارده می شود. امروزه التزام به جبران خسارت زیست محیطی بر اساس قواعد عام مسئولیت بین المللی، به عنوان اصول مبنایی در جهت حمایت و حفاظت از محیط زیست مورد شناسایی واقع شده است . گرچه خصوصیات منحصر به فرد خسارات زیست محیطی، رابطه علی و معلولی بین فعالیت های منشا خسارات و خسارات وارده ، فاصله مبدا و بروز خسارات و همچنین مشکلات مربوط به ارزیابی آنها جبران خسارات زیست محیطی را با جبران خسارات در دیگر حوزههای حقوق بین الملل متفاوت کرده است . در این راستا، مقاله حاضر به بررسی جبران خسارات زیست محیطی بر اساس منابع حقوق بین الملل می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"گفتار اول : اصل استفاده غیر زیان بار از سرزمین قواعد حقوق بین الملل محیط زیست در زمینه دو مفهوم اساسی که در جهت خلاف یکدیگر قرار دارند توسعه پیدا کرده است : این که دولت ها دارای حقوق حاکمه بر منابع طبیعی خویش هستند و اینکه دولت ها نباید آلودگی زیست محیطی ایجاد نمایند این دو مفهوم در اصل ٢١ اعلامیه استکهلم بدین شکل آمده است دولت ها به وجود منشور ملل متحد و اصول حقوق بین الملل دارای حقوق حاکمه برای بهره برداری از منابع شان مطابق سیاست های زیست محیطی خود می باشند و مسئولند ترتیبی دهند تا فعالیت های انجام شده در حیطه صلاحیت یا نظارت آنها موجود موجب ورود زیان به محیط زیست دیگر کشورهای مناطق خارج از حیطه صلاحیت ملی نگردد این اصل گرچه اولا از نظر حقوقی یک متن غیر الزام آور بوده اما تبدیل ١ - شرقی، عبدالعلی، (١٣٨٨) بررسی موضوع عملکرد سازمان ملل متحد در حفاظت محیط زیست و توسعه ی پایدار، کتاب حقوق محیط زیست ، انتشارات دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست .
چنین التزامی از جوهر وجودی حقوق بین الملل ناشی می شود، چرا که اجرای تعهدات ناشی از هزاران معاهده بین المللی اعم از دو جانبه منطقه ای و جهانی به همکاری دولت ها با یکدیگر در سطوح مختلف نیازمند است در زمینه حفاظت از محیط زیست نیز همکاری بین المللی اصلی ضروری است ، بالاخص برای حفاظت از محیط زیست در مناطقی همچون دریا های آزاد منطقه جنوبگان و دیگر نواحی که خارج از صلاحیت سرزمینی دولت ها قرار دارد به همین جهت اصل همسایگی خوب یا حسن همجواری که به صراحت در ماده ٧٤ منشور ملل متحد در ارتباط با مسائل اجتماعی اقتصادی و تجاری بیان شده است به توسعه و اجرای قواعد توسعه دهنده همکاری بین المللی زیست محیطی تفسیر شده است این نکته به صورت سنتی با اشاره به 3 اعمال قاعده کلی از اموال خود به گونه ای استفاده کنید که به دیگری آسیبی نزنید در نظر گرفته می شود."