چکیده:
آموزش، خصوصا در سطوح دانشگاهی، از مهمترین عوامل موثر بر توسعه در ابعاد مختلف انسانی، اجتماعی و اقتصادی است، بنابراین مطالعه مسائل، عوامل و وضعیت آن نیز بسیار مفید و دارای اهمیت است؛ اما بیشتر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، پژوهش هایی مبتنی بر آمار و ارقام و یا صرفا نظری بودهاند، این در حالی است که پژوهش های مبتنی بر تجارب افرادی که در یک پدیده یا مساله حضور داشته اند، و بنابراین بهترین مشارکت کنندگان در یک پژوهش هستند، آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. از دیدگاه پدیدارشناسی آنچه که اهمیت دارد، ویژگی های اختصاصی، تجارب زیستی و چگونگی درک و تجربه افراد است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیدارشناختی تجارب معلمان از تحصیل در دوره کارشناسی ناپیوسته آموزش ابتدایی انجام شده است. نتایج نشان داد که با توجه به زمان و هزینه صرف شده برای تحصیل، ابعاد و نتایج این آموزش ها دارای کارایی لازم و کافی نیست. تجارب معلمان فارغ التحصیل رشته آموزش ابتدایی را میتوان در سه طبقه اصلی شامل عوامل، موانع و مشکلات و راهکارها، دسته بندی کرد. عوامل مثبت در برگیرنده مضامینی نظیر انگیزه و هدف، توانمندی علمی، مهارت و عدالت استاد و برنامه ریزی ارائه آموزش بود. موانع شامل مسائل آموزشی (محتوای نامناسب و غیرمنعطف، زمانبندی فشرده کلاسها، سهلانگاری آموزشی) و همچنین عوامل محیطی (تکنولوژیکی، اطلاعرسانی ) بود.
خلاصه ماشینی:
"تجارب معلمان از تحصیل در دوره کارشناسی ناپیوسته چکیده آموزش، خصوصا در سطوح دانشگاهی، از مهمترین عوامل مؤثر بر توسعه در ابعاد مختلف انسانی، اجتماعی و اقتصادی است، بنابراین مطالعه مسائل، عوامل و وضعیت آن نیز بسیار مفید و دارای اهمیت است؛ اما بیشتر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، پژوهشهایی مبتنی بر آمار و ارقام و یا صرفا نظری بودهاند، این در حالی است که پژوهش های مبتنی بر تجارب افرادی که در یک پدیده یا مسأله حضور داشتهاند، و بنابراین بهترین مشارکتکنندگان در یک پژوهش هستند، آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
مهدیون و همکاران (1390) در مطالعهای که با رویکرد پدیدارشناسی، کیفیت یادگیری در مراکز آموزش الکترونیکی دانشگاهی را مورد بررسی قرار دادند، در نهایت طی این پژوهش، 117 گزاره مفهومی اولیه، 17 مقوله فرعی و 3 گزاره مقولهای اصلی و تأثیرگذار بر کیفیت یادگیری در قالب عوامل علی بیواسطه، زمینه و شرایط محیطی شناسایی و روابط بین آنها در قالب الگوی ساختاری، ترسیم و ارائه گردید.
صالحی و رستمیمسنی (1392) در پژوهش آسیبشناسی روش تدریس درس تعلیم و تربیت اسلامی از منظر اساتید علوم تربیتی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاههای تهران، مهمترین آسیبهای شناسایی شده در این پژوهش، شامل نبود محتوا و کتب درسی متناسب، عدم تناسب میان محتوا و زندگی دانشجویان، عدم ورود اساتید به هر دو حوزه دین و تعلیم و تربیت، ضعف شایستگی علمی و اعتقادی برخی اساتید، نداشتن طرح درس و برنامهریزی برای تدریس، بوده است."