چکیده:
در حال حاضر در کشور ما در بخش کشاورزی نظام های بهره برداری مختلفی وجود دارد که شاید بتوان گفت شرکت های
تعاونی تولید روستایی، شرکت های کشت و صنعت. شرکت های سهامی زراعیء شرکت های تعاونی روستایی و عشایری,
تعاونی های تولید مشاع, بزرگ مالکان جدید و خرده مالکان, همگی از پیامدهای «اصلاحات ارضی» در ایران است که از سال
۱ شکل گرفت. اصلاحات ارضی عملا موجب قطعه قطعه شدن اراضی زراعی گردید و دولت برای رفع این مشکل و
سازماندهی اراضی خردشده اقدام به تشکیل شرکت های مختلف از جمله تعاونی های تولید روستایی جهت بهره برداری از
اراضی زراعی نمود. این گونه تعاونی ها با توجه احترام به مالکیت اعضاء و همچنین تصمیمات اتخاذ شده در چارچوب اساسنامه
توسط اعضاء و همچنین احترام به فعالیت اعضاء در حوزه کاری خود بیشتر از دیگر شرکت ها و شرکت های تعاونی اهمیت
پیدا کرده و مورد استقبال کشاورزان واقع شده است. تشکیل تعاونی های تولید روستایی در نواحی روستایی اثرات اقتصادی.
پوشیده نیست و تشکیل تعاونی های تولید روستایی مزایایی را برای مردم مناطق روستایی در پی دارد. از طرفی پائین بودن
سرمایه اولیه شرکت ها در بدو تاسیس، تلاش دولت بیشتر در حوزه تشکیل تعاونی های تولید روستایی و بستر سازی و آگاهی
رسانی به کشاورزان مناطق مختلف جهت تشکیل تعاونی به میل و خواست کشاورزان. ضعف مدیران و باور ضعیف کشاورزان به
تشکیل تعاونی و کار گروهی در شرکت های تعاونی تولید روستایی, از جمله تنگناهایی است که این قبیل تعاونی ها با آن
دست به گریبان هستنده این مقاله که به روش مروری و با استفاده از منابع مکتوب و اسناد کتابخانه ای تدوین شده» تلاش
دارد به بررسی تعاونی های تولید روستایی از جنبه های مختلف پرداخته, چالش های آنها را بیان و راهکارهای لازم را ارائه نماید.
For the time being, there are several utilization systems in the agricultural section of Iran. Moreover, rural
production cooperatives, agro-industry companies, Joint agricultural corporations, rural and nomadic
cooperatives, joint production cooperatives, new chief landowners and petty landowners are all the consequences
of the "land reform" in Iran since 1963. Land reform caused practical fragmentation of agricultural lands. In
order to overcome this problem and organize fragmented lands the government established various companies,
including rural production cooperatives for land utilization. Such cooperatives have become more important than
the other companies and cooperatives, because they respect the ownership of the members, as well as the
decisions made by members in the framework of the Statute, and also acknowledges the members' activities in
their field of work, and are welcomed by the farmers. The formation of rural production cooperatives in the rural
areas has economic, social, environmental and political effects. The necessity and importance of such
cooperatives in the rural economy and rural development are not overlooked, and the formation of rural
production cooperatives offers benefits for people in rural areas. On the other hand, the low starting capital of
companies at the time of establishment, the government's increased attempts to form rural cooperatives, and
contextualize and inform farmers regarding different regions to form a cooperative to the will of farmers, the
impotence of managers and farmers' infirm belief in the formation of a cooperative and group work in rural
production cooperatives are among the restrictions that such cooperatives are struggling with. The present paper,
which is compiled as a review article and uses credible sources and library documents, seeks to examine rural
cooperatives from different aspects, present their challenges and provide the necessary strategies.
خلاصه ماشینی:
با توجه به مشکلاتی که در روستاها و در بخش کشاورزی کشورمان وجود دارد، این نظام می تواند بسیاری از مشکلات کشاورزان را حل کند و در توسعه مناطق روستایی مؤثر واقع شود؛ بنابراین، تعاونی تولید روستایی ضمن حداکثر بهره برداری از منابع اب و خاک کشور، سبب آشنا ساختن اعضا با روش های نوین کشاورزی، استفاده صحیح از ماشین آلات کشاورزی متناسب با شرایط محلی، فراهم نمودن امکانات و تسهیلات بیشتر برای توسعه و بهبود صنایع دستی و فعالیت های غیر کشاورزی می گردد.
بررسی ها نشان می دهد که تأسیس دستوری تعاونی های مذکور در سالیان گذشته و همچنین سال های اخیر فقط توانسته است به افزایش تعداد تعاونی های تولید روستایی منجر شود نه به توسعه آنها از کیفی، لذا به نظر می رسد که مسئولین امر باید در دیدگاه خود تجدید نظر نمایند و ضمن بررسی کلیه تعاونی های تولید ثبت شده بسان شاخه های درخت این نظام بهره برداری نسبت به هرس شاخه های خشک شده و بی حاصل برای سبکبار کردن آن اقدام نمایند و از این درخت (یا نهال) نگهداری نمایند و مطمئن باشند که تعداد کم ولی موفق از این گونه تعاونی ها (البته بصورت تدریجی و زمان بر) برای مناطق همجوار که بهره برداران آنها به سبب کلیه شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی احساس نیاز به مشارکت و تشکیل تعاونی نمایند، سودمندتر خواهد بود و تزریق روحیه تعاون در کشاورزان بصورت دستوری کاری بیهوده به نظر می رسد و دولت برای ریشه کنی چالش ها و تنگناهای موجود در تعاونی های تولید روستایی باید از زاویه ای دیگر به تشکیل و حمایت اینگونه از تعاونی ها بپردازد، زیرا که شیوه موجود تشکیل تعاونی های تولید روستایی ریشه بسیاری از چالش های موجود می باشد.