چکیده:
در چند سال اخیر دولتهای معدودی علیه مخالفان خود سیاست قتلهای هدفمند را برای سرکوب آنها درپیش گرفتهاند. این دولتها از این پدیده اغلب بهعنوان پاسخی مشروع و ضروری به تروریسم و جنگهای نامتقارن یاد میکنند. رژیم صهیونیستی از قتل هدفمند بهعنوان ابزار حذف فیزیکی مبارزان فلسطینی و رهبرانشان در سرزمینهای اشغالی فلسطین بهرهها برده است و همچنان به اعمال سیاست قتلهای هدفمند ادامه میدهد. در این پژوهش برآنیم تا با بررسی این عملکرد در پرتو موازین حقوق بینالملل و بهطور خاص حقوق بینالملل بشردوستانه و عطف توجه به رویه قضایی این رژیم، انطباق قتلهای هدفمند را با معیارهای گفتهشده از نظر بگذرانیم. محل اعمال این پدیده در درگیریهای مسلحانه است؛ چراکه حقوق بشردوستانه مجموعه قواعد و اصول حاکم بر درگیریهای مسلحانه میباشد. در تحلیل حقوقی قتلهای هدفمند بر دو اصل تفکیک و تناسب حقوق بینالملل بشردوستانه تاکید و توسل به چنین اقدامی در چارچوب این اصول مطالعه شده است. نگارندگان پس از تحلیل و تدقیق در این مورد به این نتیجه میرسند که از منظر حقوق بینالملل کیفری و تحت لوای موازین و مواثیق بینالمللی، قتلهای هدفمند فاقد هرگونه مشروعیت است و این عملکرد اعتراض و محکومیت جامعه بینالمللی را میطلبد
خلاصه ماشینی:
(Sadat, 2012; Cited in Goodrich, 2014: 10 ما در اين تحقيق پس از تعريف قتل هدفمند و بيان پيشينۀ آن در عملکرد رژيم صهيونيستي، به بررسي قتل هاي هدفمند اجراشده از سوي اين رژيم خواهيم پرداخت و در ادامه ، توجه ما به سنجش انطباق سياست قتل هدفمند در چارچوب حقوقي اعمال شده از طرف ديوان عالي رژيم صهيونيستي با اصول بنيادين حقوق بشردوستانه منعطف خواهد شد.
امر ديگري که بايد در بررسي قتل هدفمند به آن توجه شود و ديوان کيفري بين المللي براي يوگسلاوي سابق در قضيۀ «تاديچ » آن را تأييد کرده ، اين است که «در صورت هرگونه توسل به نيروهاي نظامي ميان دولت ها يا خشونت مسلحانۀ طولانيمدت ميان ارگان هاي تحت نظر دولت و گروه هاي ملي سازمان يافته يا ميان اين گروه ها در درون يک دولت ، درگيري مسلحانۀ به وجود ميآيد و حقوق بين الملل بشردوستانه از شروع اين مخاصمه تا پايان درگيريها اعمال ميشود»١.
بايد يک مخاصمۀ مسلحانۀ بين المللي يا غيربين المللي در جريان باشد تا ترور انجام گرفته از مصاديق ترور هدفمند شمرده شود (سرتيپي و همکاران ، ١٣٩١: ٦٧)؛ بنابراين ، شايسته است معيارهاي حقوق بشردوستانه با شاخصه هاي ارائه شده از سوي ديوان عالي رژيم صهيونيستي بررسي گردد.
اين اصل حتي در رأي دادگاه نظامي رژيم صهيونيستي در قضيۀ «kassen» مورد توجه قرار گرفت ؛ به طوري که مصونيت غيرنظاميان در قبال حملات مستقيم را به عنوان يکي از قواعد حقوق بين الملل بشردوستانه به رسميت شناخت (دوسوالدبک و همکاران ، همان : ٦٤).
Melzer, Nils, (2008), Targeted Killing in International Law, Oxford niversity Press.