چکیده:
در پاییز سال 1309 خورشیدی، پلیس ایران شبکهای بزرگ از جاسوسان اتحاد شوروی را در ایران کشف کرد. این شبکۀ جاسوسی آنچنان گسترده بود که هیئت حاکمۀ ایران را حیرتزده کرد. بیشتر اعضای این شبکه کارمندان وزارتخانههای ایران، مانند وزارت پست، خارجه، جنگ و دیگر ادارههای دولتی بودند. حتی افراد سرشناسی چون تیمورتاش در معرض اتهام عضویت در این شبکه قرار گرفتند. کشف این تشکیلات برای روابط دو کشور ضربۀ بزرگی بود. حکومت ایران این رفتار را خصمانه تلقی کرد و تا پایان دورۀ رضاشاه، همواره با سوءظن به همسایۀ شمالی خود مینگریست. بازیگردان اصلی این تشکیلات، «آقابکف» از اهالی ترکستان اتحاد شوروی بود که پیش از این در آسیای مرکزی، مأموریت مهم مبارزه با باسماچیان را بر عهده داشت و سرانجام توانست با ازمیانبرداشتن انورپاشا به مبارزات آنها خاتمه دهد. آقابکف در ازای این موفقیت، ترفیع درجه گرفت و به افغانستان فرستاده شد. نتیجۀ این نوشتار نشان میدهد که هدف اصلی اتحاد شوروی از جاسوسی در ایران، ضربهزدن به منافع بریتانیا در ایران، عراق و هندوستان بود. اما پیامدهای افشاگری اقدامات جاسوسی اتحاد شوروی برای دولت و دولتمردان ایران و حکومت اتحاد شوروی گران تمام شد. این نوشتار با استفاده از روش پژوهشهای تاریخی و شیوۀ تبیینی- تحلیل اسنادی، برآن است تا به بررسی و تحلیل روند حضور آقابکف در ایران، عملیات جاسوسی وی، کشف شبکۀ جاسوسی اتحاد شوروی در ایران و تأثیر آن بر تاریخ روابط دو کشور بپردازد.
In Fall 1930, the Iranian police detected a large espionage network of Soviet Union in Iran. The magnitude of this espionage network was so vast that puzzled the Iranian ruling government. Most members of this network were employees of Iranian ministries including Ministry of Post, Foreign Ministry, War Ministry and other governmental offices. There were even important and famous figures in the list of suspects such as Teymourtash, the Minister of Court, who was under suspicious as being a member of that network. Discovery of this organization had a great impact on the relationship of the two countries and the Iranian government considered that behavior hostile act, and viewed at its northern neighbor with suspicious. One of the main actors of that organization was Aghabekov from Soviet Turkestan who had already assigned with the importantmission of combatting Basmachi Movement in Central Asia and succeeded inending the movement by eliminating Anvar Pasha. He was promoted in his rank for his achievement and later, he was dispatched to Afghanistan. This paper has employed historical researches and by using analytical- defining methods through literature review studied and analyzed the process of Aghabekov’s presence in Iran, his espionage operations, discovering Soviet Espionage network in Iran and its effects in the history of the relationship between the two countries.
خلاصه ماشینی:
عمليات جاسوسي اتحاد شوروي در ايران در دورة رضاشاه براساس زندگي و خاطرات ژرژ آقابکف در سال هاي ١٣٠٥ ـ ١٣٠٧ * الهام ملک زاده استاديار تاريخ ، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ، تهران علي الله جاني کارشناس ارشد تاريخ ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري (تاريخ دريافت : ١٣٩٤/١٢/١٥ - تاريخ تصويب : ١٣٩٥/٠٣/٠٨) چکيده در پاييز سال ١٣٠٩ خورشيدي ، پليس ايران شبکه اي بزرگ از جاسوسان اتحاد شوروي را در ايران کشف کرد.
در مشهد و بلوچستان هم تعدادي از اين شرکت ها فعاليت مي کردند که برخـي از آن هـا براساس مندرجات خاطرات آقابکف عبارت بودند از نمايندة مجمع تجارت پشم اتحـاد شـوروي در بيرجند به مديريت «هوفمن »، شرکت سرويس اتومبيل راني زاهدان ـ مـشهد بـه مـديريت «بلچـين » و نمايندگي شرکت نفت اتحاد شوروي در قوچـان بـه مـديريت «ميـشل گـاينف » (آقـابکف ، ١٣٥٧: ١١٧).
١ اين روابط از آنجا براي روس ها مهم بود که در آن زمان روس ها در فکر ايجـاد کـشوري کرد در منطقه بودند و در همين راستا گپ ئو تبريز مأموريت داشت که در مهاباد يک مرکـز عمليـاتي تأسيس کند تا بتواند اين ايده را با کردهاي ايران ، عراق و ترکيـه جلـو ببـرد؛ امـا پـس از مـدتي و بـا مخالفت مقامات مسکو بـا ايـدة کردسـتان مـستقل و نگرانـي از واکـنش ترکيـه ، ايـران و عـراق کـه تحت الحماية بريتانيا بود، از اين نقشه صرف نظر و طرحي ديگر را جايگزين کردنـد.