چکیده:
امام خمینی، علاوه بر تمایزگذاری بین فکر و عمل خود با متجددین، ضمناً بین خود و برخی جریانهای سنتی و از جمله متحجرین نیز تمایز میگذارد. او نسبت به برخی مقولات فقهی یا رسومات مذهبی سنتی نیز دیدگاه انتقادی و احیاگرانه داشت. این مقاله با قرار دادن امام در قالب جریان «احیای سنت»، او را در مقابل دو جریان اصلی میداند: نخست متجددینی که در چهارچوب رویکردهای «بازگشت به سنت» و «رد سنت» نظریهپردازی کردهاند، و دیگری «علمای سنتی». تأکید مقاله بر بیان تمایزات دیدگاه ایشان با رویکرد علمای سنتی است و نشان میدهد که این گروه اخیر یکدست نبوده، و در درون خود دستهبندیهایی دارند: دستکم میتوان دو گروه معتقد به «تکرار سنت» و «نومید از سنت» را از یکدیگر تفکیک کرد. بر همین اساس نیز نسبت تفکر و عمل امام با آنها دارای مرتبهبندی بوده، و یکسان نیست. برای این کار مقاله ضمن بحث تاریخی، و شناسایی بافت گفتمانی که امام خمینی درون آن عمل کرده، از شیوهی تحلیل اسنادی و تحلیل متن بر اساس گفتار و نوشتار امام خمینی سود برده است.
In addition to distinguishing his own thoughts and action from modernists، Imam Khomeini (RA) also differentiates himself and some traditional trends including dogmatic groups. He was also a revivalist and had critical perspective towards some legal issues or traditional religious customs. This article looks at Imam Khomeini in the framework of "revival of tradition" and puts him against two main trends: first the modernists who have been theorizing within the framework of approaches called "return to tradition" and "rejection of tradition" and secondly، the traditional scholars. The present paper emphasizes on expressing the distinctions between Imam Khomeini's viewpoint and the approach of traditional scholars and suggests that this latter group is not homogenous and is divided into several categories: there are at least two groups believed in the "repletion of tradition" and "disappointed with tradition" here that can be separated from each other. Accordingly، there is difference between Imam's thoughts and actions manner and viewpoints of these groups. To this end، while presenting historical discussions and identifying the discourse context where Imam acted، the present paper has also benefited from document analysis and text analysis based on Imam Khomeini's writing and speech.
خلاصه ماشینی:
با این حال ، کتاب رسول جعفریان با عنوان جریان ها و سازمان های مذهبی - سیاسی ایران (از روی کار آمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی ٦٣ سال های ١٣٥٧-١٣٢٠) از بهترین وکامل ترین کتب مربوط در این حوزه هست ، همچنین دو مقاله محمدتقی ســبحانی در ســال های ١٣٨٥ و١٣٨٦ با موضوع «درآمدی بر جریان شناسی اندیشــه اجتماعی دینی در ایران معاصر» دســته بندی های قابل تأملی در این حوزه ارائه داده است ، عبدالحسین خسروپناه نیز در کتاب جریان شناسی فکری و فرهنگی ایران معاصر بخش مشخصی را به جریانات دینی و از جمله سنتی ها اختصاص داده است .
ناامید از احیای سنت : تا پیش از آغاز نهضت انقلاب اسلامی و غلبه رویکرد انقلابی ، اندیشه رایج در حوزه های علمیه را جریانی تشکیل می داد که اگرچه در مقام نظر و فقه هم رأی با امام بودند اما در عمل و متأثر از شرایط اجتماعی خصوصا پس از شکست روحانیت در مشروطه ، در عرصه سیاسی سکوت اختیار کرده و تا مدت ها انقلابیون را همراهی نکردند.
از اصلی ترین دلایلی که طرفداران این جریان در راســتای عدم اعتقاد به حکومت اســلامی به کار می برند، خدشه وارد شدن به اسلام در حکومت دینی در زمان غیبت معصوم (ع ) است ، آنان معتقدند که دین یا باید در تمام و کمال آن اجرا شود یا اگر امکان آن وجود ندارد (شرایطی که معصوم حضور ندارد)، نباید حکومت دینی تشــکیل شــود چون اجرای ناقص دین ، مردم را نسبت به دین و سنت اسلامی بدبین خواهد کرد، بدین طریق آنها آرمان بازگشــت به ســنت های عصر نبوی را تا سطح یک آرزوی دست نیافتنی تقلیل می دهند، آنها با اصالت دادن به تعینات تاریخی و جغرافیایی صدر اسلام ، نه تنها امکان بازسازی سنت با عقل را از بین می برند، بلکه ناخواسته آن را محصور در تاریخ نگه داشته و غیرقابل دسترسی می سازند.