چکیده:
بیان مسأله : بنای تکیهدولت تهران همواره از منظر پژوهشگران حفاظت و تاریخ معماری از جنبههای گوناگون محل بحث بوده است. محور اصلی این بحث، مربوط به تاریخ بنا و ارتباط میان دو بنای رویالآلبرتهال و تکیهدولت است. بسیاری از پژوهشگران، در تأیید و یا نفی شباهت این دو، مطالبی اغلب متناقض مطرح کردهاند؛ عدهای به نقش سفر ناصرالدینشاه قاجار به اروپا و ارادة وی در ساخت نمونهای مشابه در ایران اشاره کرده و برخی، با تکیه بر این مطلب که این سفر بعد از زمان ساخت تکیه بوده، خلاف آن را نتیجهگیری کردهاند. اما همچنان پاسخی در خور برای سؤال مذکور ارائه نشده است. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه تکیهدولت در تاریخ معماری ایران از طریق تطبیق ویژگیهای تکینکی ساختی این دو بنا است. لذا، پژوهش حاضر در پی توضیح جایگاه مطالعات تکنیک ساخت سازه در مطالعات تاریخ معماری است و کوشیده است تا ضرورتها، شیوه و روند این مطالعات را تشریح کند. هدف سوم از این پژوهش بررسی امکانپذیری و میزان کارایی مطالعات تطبیقی پیرامون معماری بناها در مطالعات کیفی تاریخ معماری خصوصاً مطالعات تاریخ معماری ایران است. روش پژوهش : پژوهش حاضر مبتنی بر روششناسی کیفی است و با بهکارگیری ابزار تطبیق میکوشد، در وحلة نخست، به تبیین شکلگیری پدیدهای به نام بنای تکیهدولت در تاریخ معماری ایران پاسخ دهد و، در وحلة دوم، از تجربیات این بخش از پژوهش برای صورتبندی روش تطبیقی در مطالعات تکنیک ساخت استفاده کند. نتایج پژوهش : براساس بررسیهای صورتگرفته میتوان مسألة مطرح پیرامون بنای تکیهدولت را اینگونه پاسخ داد: بنای تکیهدولت، اگرچه از جنبة پلان و ساختار فضایی تحت تأثیر بنای رویالآلبرتهال قرار دارد و براساس شواهد در پی رقابت ناصرالدینشاه قاجار با اروپای قرن نوزدهم و با فاصلة یک سال از ساخت رویالآلبرتهال ساخته شده، اما از جنبة تکنیک ساخت کاملاً متأثر از تکنیک ساخت معماری ایرانی است و به این معماری تعلق دارد. در کنار این مورد، با توجه به روند پژوهش، میتوان بر کارایی روش تطبیقی در مطالعات تاریخی معماری در کنار نقش بررسی تکنیک ساخت صحه گذاشت و بیان کرد که بررسی تکینک ساخت روشمند در پاسخ به سؤالات تاریخ معماری بسیار کاراست.