چکیده:
ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﮐﻪ ﺑﺸﺮ ﻫﻤﻮاره ﺑﺎ آن در ارﺗﺒﺎط ﺑﻮده ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﺗﻌﺎﻣﻞ اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ اﺳـﺖ. ﭼﮕـﻮﻧﮕﯽ ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﺑـﺎ اﻓـﺮاد ﺳـﺎزﻣﺎن دﻏﺪغه همیشگی ﺟﻮاﻣﻊ رو ﺑﻪ رﺷﺪ اﺳﺖ. اﯾﻦ اﻣﻮر از ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺷﺎﻣﻞ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی، ﺳـﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ، ﻫﻤـﺎﻫﻨﮕﯽ و در ﻧﻬﺎﯾـﺖ ﮐﻨﺘـﺮل
ﺗﻮﺳﻂ رﻫﺒﺮی ﻣﻮﻓﻖ، اﺻﻮل ﻧﻈﺎم ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و آﻣﻮزﺷﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ارزﺷـﻤﻨﺪ ﺑﺮﺧـﻮردار و در زﻧـﺪﮔﯽ اﻧﺴـﺎن ﻧﻘﺸـﯽ ﭘﺮﺑﺎر داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎرﺑﺮ دﻟﯿﻞ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آن اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر ﺗﻌﺎﻣﻞ رﻓﺘﺎری ﺣﮑـﯿﻢ ﺳـﺒﺰواری م 1289 ﻫﺠﺮی در ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ را ﻋﺎﻣﻞ اﺻﻠﯽ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺪف او ﻣﯽ داﻧﺪ. از آن ﺟﻤﻠـﻪ ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ اﺛـﺮ ﺑﺨـﺶ، ﻣﯿـﺰان ﺗﻔﻮﯾﺾ اﺧﺘﯿﺎر، ﺟﺪﯾﺖ و اوﻟﻮﯾﺖ را در ﻧﺤﻮه ﻋﻤﻠﮑﺮد، روﯾﮑﺮدﻫﺎی اﻧﮕﯿﺰﺷﯽ و ارزﺷﯽ اﻓﺮاد، اﯾﺠﺎد ﻓﺮﺻﺖ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﻫﻤـﺮاه ﺑـﺎ ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ ﻧﻤﻮدن ﺳﺎزﻣﺎن از اﻣﻮری اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﺣﮑﯿﻢ ﺑﻮده و از آﻧﺠﺎ ﮐـﻪ وی ﯾـﮏ معلـﻢ اﺳـﺖ در زﻣﯿﻨـﻪ ﻣﺮﺑﯿﮕـﺮی رﻋﺎﯾـﺖ ﻋﺪاﻟﺖ، ﺷﻔﺎﻓﯿﺖ، اﻣﺎﻧﺖ را ﻟﺤﺎظ ﮐﺮده ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺗﻐﯿﯿﺮ، اﻗﺪاﻣﺎت اﺻﻼﺣﯽ و ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﻧﻀﺒﺎﻃﯽ ﺑﺮای او ﻫﻤﻮاره در درﺟـﻪ اول اﻫﻤﯿﺖ ﻗﺮار داﺷﺘﻪ و ﻋﺎﻣﻞ ارﺗﺒﺎط ﻣﺆﺛﺮ را ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺟﺎﻣﻊ ﻋﻤﻞ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﯽ، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﺳـﻮء ﻓﻬـﻢ و ارﺗﺒـﺎط در رواﺑﻂ اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎ و ﻣﺤﯿﻂ ﻫﻤﺮاه ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﭼﻮن ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺗﻌﺎرض ﺟﻠﺐ ﺗﻮﺟﻪ، اﻋﺘﻤـﺎد ﺑـﻪ ﻧﻔـﺲ، ﺗـﺎزﮔﯽ ﻣﻄﺎﻟﺐ دﻏﺪﻏﻪ اﺻﻠﯽ ﺗﻌﺎﻣﻼت آﻣﻮزﺷﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ روش ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای ﺗﻬﯿﻪ ﺷﺪه در ﭘﯽ آن اﺳـﺖ ﮐـ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎی ﺗﯿﻤﯽ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺗﻌﺎﻣﻼت اﻣﻮزﺷﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ اﺻﻮل و ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ وی ﻫﻤﺮاه ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻓـﺮدی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در رﻓﺘﺎر ﻓﯿﻠﺴﻮﻓﯽ ﺣﮑﯿﻢ را ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
خلاصه ماشینی:
"(رضانژاد؛١٣٧١: ٢٣٢) نوع ارتباط او با شاگردانش مدرسه را به منزله گروهی بزرگ و تیمی ارزشـمند در خـدمت جامعـه قـرار میداد به نحوی که با ورود حکیم به سبزوار شهرت او در ایران پیچید (ایزتسو؛ ١٣٥٩: ٤٢) حکیم به سبک خاص شاگردان را تربیت میکرد یعنی برنامه معین در ضمن آزادی عمل و اندیشه اوبه زمینه های مـورد علاقـه طلاب توجه میکرد درحالی که میرزای قمی ریاست حوزه بزرگ قم شاگردان را مقید به دروس معینی میکرد و اجازه انتخـاب دروس فلسفی و حکمی به آنان نمیداد وی معتقد به ملاصدرا نبود و با شارحان اندیشه ملاصدرا هم همراهی نمیکرد در حـالی که حکیم با آنکه درویش نبود بزرگان آنان را اکرام میکرد، شاگردان را در پذیرش عقاید آزاد میگذاشت (مدرسی؛ ١٣٣٤: ٢٩) ضمن اجتماعی بودن از مراقبه و تهجد و زهد و تقوی بسیار بهره مند بود تا آنجا که ناصـرالدین شـاه قاجـار در دیـدار از وی بـه سال ١٢٨٤ هجری در منزل حکیم در سبزوار می گفت به عمر خود احدی را بـه روحانیـت حـاج ملاهـادی ندیـدم (آشـتیانی؛ (44 :1360 مخالفان به فلسفه را که به این رشته لقب علوم مهجوره و به حکمت علوم مشوب به کفر مـیدادنـد (ابـن نـدیم : ١٦٩) محتـرم میدانست و این شیوه در میان عالمان مسلمان متداول بود سیدرضی و مرتضی علم الهـدی ابـوالعلای معـری را کـه مـتهم بـه زندیق بود بالای مجلس قرار میدادند (ابوالعلا؛ ١٣٦٣: ٢٢٣) ارتباطات مؤثر سازمانی ."