چکیده:
از جمله آیات الهام بخش قرآنی که عالیترین حقایق را در لطیفترین عبارات بیان فرموده، آیه
نور/ 35 ) است. صدر این آیه )«... الله نورالسموات والارض، مثل نوره کمشکوه فیها مصباح » شریفه
شریفه به بیان این حقیقت راقی که خدا نور آسمانها و زمین است، و ذیل آن به بیان مثال نور خدا
پرداخته است. عالمان و مفسران در مقام تفسیر و تبیین صدر این آیه شریفه حدود دوازده رای ارایه
کردهاند. با بررسی این آراء و نیز ارجاع برخی از آنها به یکدیگر، میتوان به چهار رای عمده دست
یافت: اول، خدا منور آسمانها و زمین است؛ دوم، خدا هادی اهل آسمانها و زمین است؛ سوم، خدا
وجود وجودها است؛ و چهارم، خدا ظهور آسمانها و زمین است. هریک از این آراء با برخی مبانی
کلامی، حکمی و عرفانی سازگار است. ما در این مقاله به طرح هریک از این آراء با نظر در مبانی
کلامی، حکمی و عرفانی آنها پرداخته و آنگاه با نقد و بررسی تطبیقی آراء، رای ارجح را که به تبیین
اخیر ارجاع میشود، ارایه مینماییم
There is an inspired verse of the Quran that explains the highest truths in the phrase: Allah is the lighter of the heavens and the earth. The example of his light is like a tube. The first part of this verse speaks of this fact that God is the lighter of the heavens and the Earth، and the second part of it introduces the sample of God’s lighter. Some scholars and interpreters introduce twelve viewpoints concerning understanding the meaning of this verse. By inquiring these viewpoints، we can get to four main points of views: 1. God is the lighter of Heavens and the earth، 2. God is the guider of them، 3. God is the being of beings، and 4. God is the appearance of the heaven and the earth. Each of these viewpoints are compatible with some theological، philosophical and mystical bases. We، in this paper، speak of these viewpoints regarding their theological، philosophical and mystical bases and by comparative study and criticizing them، will choose the best one.
خلاصه ماشینی:
و اما دلیل دیگر آن است که گرچه معنای نور، ظاهر به ذات و مظهر غیر است و از همین رو حقیقت وجود مصداق نور است، لیکن اگر معنای نور در الله نور السموات والارض را به وجود برگردانیم، معنا چنین میشود که وجود خداوند ، بعینه، وجود آسمان و زمین است!
). بر این اساس، الله نورالسموات والارض، یعنی خداوند صاحب نور آسمانها و زمین است و مراد از نور نیز هدایت است (فخر رازی، 1420ق، ج23: 385).
و اما نسبت این تبیین با تبیین دوم یعنی الله هادی اهل السموات والارض، نسبت عام به خاص است، زیرا اهل آسمانها و زمین، اخص از آسمانها و زمین است، و اگر مراد، هادی السموات والارض ( ونه فقط اهل آنها ) باشد، نسبت بین آنها تساوی است، زیرا در متن تکوین، هدایت و ظهور عین یکدیگرند و قرابت مفهوم هدایت با ظهور نیز آشکار است.
زیرا بر اساس این تبیین، یعنی الله ظهور السموات والارض، آسمانها و زمین ظهور حق تعالی است، و با توجه به اینکه هرگز بین خدا با آسمانها و زمین عینیت نیست، به دست میآید که ظهور آسمانها و زمین از ظهور خداوند، و خداوند مظهر آسمانها و زمین است و بدین ترتیب الله ظهور السموات والارض به الله مظهر السموات والارض برمیگردد و بازگشت ظهور به مظهر از قبیل بازگشت نور به منور است که تبیین نخست را تشکیل میدهد.