چکیده:
آموزش به منزله اقدامی مهم در فرآیند توانمندسازی، حق طبیعی انسانها به شمار می رود و نقشی مهم در تعالی آنها دارد. یکی از مسائل مشهود در برخی نواحی روستایی کشور، عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی در سالهای نخست تحصیل است. هدف پژوهش حاضر، بررسی موانع تحصیل دختران روستایی در روستای چکوچه پشت و نواحی کوهستانی گن گله واه و دوران در شهرستان رضوانشهر است که با روش تحقیق کیفی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از مشاهده و مصاحبه های نیمه سازمان یافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مجموعه ای از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در تصمیم گیری برای تحصیل دختران روستایی موثر است. این عوامل عبارت اند از: عدم باور والدین به ضرورت تحصیل یا ادامه تحصیل دختران، تاکید بر ازدواج زودهنگام دختران، گسترش شایعات مردم به سبب خروج دختران از منزل و تبعیض میان فرزند دختر و پسر که همگی در نهادهای غیررسمی اجتماع محلی ریشه دارند. باورها نقشی بسیار مهم در عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی دارند و استعدادهای نهفته در وجود افراد، به دلیل فقدان محیطی مناسب، امکان بروز ندارند. عدم تناسب آموزشهای ارائه شده در مدارس با ظرفیتها و استعدادهای وجودی افراد و تناسب کم مطالب آموزشی با نیازهای آنها در زندگی روزمره عوامل مهم دیگری هستند که بی علاقگی به تحصیل، تقویت باور به عدم سودمندی آن و تثبیت هنجارهای ممانعت کننده از تحصیل را موجب می شوند. امنیت کم جاده ها، دوری از امکانات آموزشی و وضعیت مالی ضعیف نیز از دیگر عوامل محدودکننده در این زمینه اند.
خلاصه ماشینی:
این عوامل عبارت اند از: عدم باور والدین به ضرورت تحصیل یا ادامه تحصیل دختران ، تأکید بر ازدواج زودهنگام دختران ، گسترش شایعات مردم به سبب خروج دختران از منزل و تبعیض میان فرزند دختر و پسر که همگی در نهادهای غیررسمی اجتماع محلی ریشه دارند.
رابی،١ لمبرت ٢ و لمبرت (٢٠٠٩) در پژوهشی درباره موانع تحصیل دختران در موزامبیک متوجه شدند که مجموعه ای از عوامل اقتصادی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی، بر تصمیم خانواده برای تحصیل دختران مؤثر است که عبارت اند از: فقدان یا ضعف آموزش در خانواده ، موانع مالی، فاصله تا مدرسه (خطرهای مسیر مانند تجاوز، دزدی و برداشتن اعضای بدن )، نیاز به دختران برای نگهداری فرزندان کوچک یا انجام کارهای خانه (هزینه فرصت )، ازدواج زودهنگام (که هم به پرداخت مبلغی به خانواده نوعروس میانجامد و هم مدت زمان نگهداری از دختر و میزان هزینه های پرورش او را در خانواده کاهش میدهد)، باور والدین به عدم فایده مندی آموزش برای دختران و نگرانی از یادگیری برخی موضوعات نامطلوب در مدرسه از طریق دوستان .
Braun & Clarke یافته های پژوهش در جامعه مورد مطالعه ، برخی از دختران صرفا تا پایان مقطع ابتدایی، نیمه مقطع راهنمایی یا سال اول یا دوم دبیرستان تحصیل میکنند.
پیشنهاد می شود در جامعه مورد بررسی و نواحی با وضعیتی مشابه ، کارگاههای آموزشی برای رشد آگاهی مردم محلی درباره پیامدهای منفی عدم تحصیل یا عدم ادامه تحصیل دختران روستایی، پیامدهای منفی ازدواج زودهنگام در ١٣-١٤ سالگی که با ترک تحصیل همراه است ، ضرورت رفع تبعیض میان فرزندان دختر و پسر برگزار شود تا زمینه برای تغییر تدریجی باورهای محدودکننده تحصیل دختران فراهم گردد.