چکیده:
هدف مقاله حاضر، بررسی سازوکارهای ساخت معنای حسن تعبیری در زبان فارسی با استناد بر رویکرد گفتمانی کرسپوفرناندر (2005) است.از این منظر، حسن تعبیر پدیده ای دو وجهی است: ابتدا، به عنوان فرایندی که بر روی مفاهیم تابو و ناخوشایند (مانند ممنوعیت های مربوط به مسائل جنسی و مباحث مربوط به مرگ) اعمال می شود؛ ثانیا، به عنوان مجموعه شیوه های گفتمانی ای در نظر گرفته میشود که برای قالب ریزی رفتارهای کلامی ای که با ملاحظات و اصول ادب سازگاری ندارند به کار می رود. در این رویکردحسن تعبیر در واکنش به ممنوعیت اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد و هدف اصلی حسن تعبیر، حفظ روابط بین فردی است.با توجه به تحلیل رفتار داده های زبان فارسی مهمترین سازوکارهای حسن تعبیری در زبان فارسی عبارتند از: جایگزینی واژگانی و راهبردهای حسن تعبیری گفتمانی که شامل شگردهای کاهنده، عبارات شبه-امری، افعال وجهی تعدیلگر، قیدهای کاهنده، غیرشخصی سازی، ساختار نفی، تضمن مکالمه ای و شگردهای تلطیفی است.
خلاصه ماشینی:
از این منظر، حسن تعبیر پدیدهای دو وجهی است: ابتدا، به عنوان فرایندی که بر روی مفاهیم تابو و ناخوشایند (مانند ممنوعیتهای مربوط به مسائل جنسی و مباحث مربوط به مرگ) اعمال میشود؛ و همچنین به عنوان مجموعه شیوههای گفتمانی در نظر گرفته میشود که برای قالبریزی رفتارهای کلامی که با ملاحظات و اصول ادب سازگاری ندارند بهکار میرود.
در این رویکرد، حسن تعبیر در واکنش به ممنوعیت اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد و هدف اصلی حسن تعبیر، حفظ روابط بین فردی، حفظ انگارۀ اجتماعی گوینده و مخاطب و ایجاد سهولت و رضایت برای طرفین در هنگام ارتباطات کلامی است.
حسن تعبیر، رویکرد گفتمانی، جایگزینی واژگانی، راهبرد گفتمانی، زبان فارسی مقدمه جهت شناخت بهتر حسن تعبیر بهعنوان یک راهبرد کلامی<FootNote No="79" Text=" Verbal Strategy"/> ضرورت دارد که دیدگاه جامعتری را نسبت به دیدگاهی که بهطور کلی در مطالعات مربوط به ممنوعیتهای زبانی مورد ملاحظه قرار میگیرد، ارائه کرد.
اما با توجه به تحلیل رفتار دادههای زبان فارسی و با استناد بر رویکرد گفتمانی کرسپوفرناندز<FootNote No="81" Text=" Crespo Fernández"/> (2005) به نظر میرسد فرایندهای حسن تعبیرسازی در زبان فارسی فراتر از رویکرد صرفا واژگانی است و محدود کردن این فرایندها به جایگزینی یک به یک واژگانی، باعث نادیده گرفتن تدابیر حسن تعبیری گفتمانی میشود که در گفتارهای روزمره وجود دارد.
در این حالت، هر واحد زبانی یا راهبرد کلامی که سعی در جلوگیری از ایجاد تنش در ارتباطات بینفردی دارد، به عنوان حسن تعبیر در نظر گرفته میشود و فرایند حسن تعبیرسازی تنها بر موضوعات تابو اعمال نمیشود بلکه رفتارهای کلامی دیگر مانند کنشهای گفتاری مستقیم (بهخصوص دستور و درخواست مستقیم) که ممکن است در تعاملات اجتماعی، زننده و نامطلوب و یا بیادبانه تلقی شوند تحت فرایند حسن تعبیرسازی قرار میگیرند.