چکیده:
گاهی در اثر تقصیر دیگری، «شخص» فرصت تحصیل منفعت و یا اجتناب از ضرر آینده را از دست می دهد، به طوری که صرف از دست دادن فرصت، ضرر مستقل محسوب شده و عدم جبران چنین فرصت از دست رفته ای تآلی فاسد داشته و برخلاف انصاف بوده و موجب افزایش سایر اعمال تقصیرآمیز می شود که جبران آن سبب بازدارندگی از تکرار چنین اعمالی می شود. از دست دادن فرصت هم در امور مسئولیت مدنی و هم در امور قراردادی مطرح می شود که هر یک از این موارد (مسئولیت مدنی و قراردادی) خود می تواند به صورت اجتناب از ضرر یا کسب منفعت مصداق پیدا کند. در فقه اسلامی و حقوق داخلی صریحا مطلبی در این مورد نیست. البته در فقه اسلامی با پذیرش جبران خسارت ناشی از عدم النفع مسلم و ایجاد خطر به نوعی این نظریه را اعمال کرده اند و در حقوق موضوعه نیز در عقودی مانند مضاربه، جعاله و ماده (6) قانون مسئولیت مدنی این مسئولیت پذیرفته شده است، اما در آنها نمی توان قاعده ای به دست آورد. یافته های تحقیق، حاکی است مسئولیت ناشی از فرصت و موقعیت از دست رفته از یک سو شامل مسئولیت مدنی به معنی اخص و از سوی دیگر شامل مسئولیت قراردادی می شود. پس آنچه مسلم است باید ارکان هریک از این مسئولیت ها برای تحقق قابلیت جبران آن وجود داشته باشد، در غیر این صورت شکی در غیرقابل جبران بودن چنین زیانی به علت عدم تحقق ارکان هریک از این دو دسته مسئولیت نیست.
خلاصه ماشینی:
بنابراین تحقق ضرر، مسلم و بالفعل است ولی وجود رابطه سببیت بـین تقصـیر خوانده و ضرر ایجاد شده مسلم و قطعی نیست و از این جهت مسئولیت ایجاد نمیشـود،پـس حکم به جبران خسارت داده نمی شود، اما اگر بپذیریم و بگوییم در فرض اول مسـئله هرچنـد نسبت به نفع نهایی «مثلا قبول شـدن در کنکـور» بـه خـاطر تردیـد در وقـوع آن تحصـیل نفـع محتمل است و عدم النفع محتمل هم زیان محسوب نمـی شـود، ولـی نفـس «فرصـت از دسـت رفته » نوعی ضرر است و باید جبران شـود.
لذا هرگاه تقصیر دیگری باعث شود که فرداین فرصت را از دست بدهد مسئله از دست دادن فرصت مطرح میشود، مثلا بیماری به پزشک مراجعه می کند و پزشـک در اثـر تقصـیر، نوع بیماری وی را بموقع تشخیص نمیدهد و او را سـالم معرفـی مـی کنـد ولـی بعـدا کشـف میشود که در زمان مراجعه به پزشک مبتلا به بیمـاری بـوده اسـت ، کـه اگـر پزشـک تقصـیر نکرده بود قابل تشخیص بـودو هرگـاه در آن زمـان بیمـاری تشـخیص داده مـیشـد و تحـت معالجه قرار میگرفت شانس درمان بیماری وجود داشت ، ولی اکنون چنین شانس و احتمـالی از بین رفته است ، در اینجا آنچه به عنوان زیان و خسارت مطرح مـی باشـد و در قابلیـت جبـران آن بحث است نفس همـین فرصـت از دسـت رفتـه اسـت نـه آن ضـرر نهـایی، مـثلا فـوت یـا معلولیت مریض که واقع شده است یا آن نفع نهایی که احتمال تحصیل آن وجـود داشـته و بـا تقصیر خوانده غیر قابل تحصیل شده است (بهـاری اردکـانی ، ١٣٩٣: ١٧).