چکیده:
پزشکی از مشاغل پردرآمد در ایران، بهویژه برای زنان، بهشمار میرود. پژوهش دربارۀ تفاهم اقتصادی زنان پزشک به دلیل قرارگرفتن در اوج اقتدار اقتصادی، بیش از بررسی تفاهم اقتصادی مشاغل دیگر میتواند درخصوص سنجش درستی ایدة «افزایش اقتدار اقتصادی = افزایش تفاهم اقتصادی» گویا باشد.
روش پژوهش در این زمینه، پیمایشی و ابزار آن پرسشنامه است. براساس نتایج پژوهش، بیش از 90 درصد زنان پزشک، در تأمین نیازها و مخارج خانواده، به شوهرشان کمک میکنند و این هزینهکردها با میل و رغبت و احساس مسئولیت در مقابل هزینههای خانواده است. با توجه به اینکه مسئولیت مهم شوهر در خانه و خانواده، سرپرستی و تأمین هزینههای زندگی است، با اینحال بیش از 52 درصد شوهران در این گونه خانوادهها، از خرجنشدن درآمد زن در مخارج خانواده، ناراضیاند. درنهایت تفاهم اقتصادی همسران در این پژوهش با متن و دیدگاههای اسلامی برابری میکند و نشان میدهد که هرجا اقتدار اقتصادی شوهر بیشتر از جایگاه اقتصادی زن بوده تفاهم بیشتر است از خانوادههایی که جایگاه مرد و زن در تأمین مخارج خانواده جابهجا شده است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به موقعیت اجتماعی و درآمد بالای این شغل برای زنان از سویی و وجود احکام شرعی و اسلامی و قوانین مدنی دربارة «مالکیت بر درآمد و اموال » از سوی دیگر؛ درصدد شدیم تا با توجه به تعاریف «اختیار در اموال و درآمد ناشی از کار خارج از خانه » پزشکان زن ، تأثیر چگونگی هزینه کرد آن بر مسائل اقتصادی خانواده همراه با رضایتمندی اقتصادی همسران را بررسی کنیم .
اکنون پرسش تحقیق این است که زنان با موقعیت جهش یافتۀ درآمدی و در اقتدار اقتصادی در قیاس با شوهرشان چقدر توانسته اند در زمینۀ تفاهمات اقتصادی موفق تر و با اعتمادبه نفس بیشتری در استیفای حقوق اقتصادی و مشارکت و امتیازهای اقتصادی دیگر ظاهر شوند؟ به عبارت دیگر اقتدار اقتصادی مناسب زنان تا چه اندازه میتواند آنها را در تفاهم با همسر برای پیشبرد ایده ها، سلایق ، علایق و حقوقشان یاری دهد؟ جالب اینکه در مجموعۀ مطالعات و نظریه های ارائه شدة قبلی دربارة اشتغال زنان ، مواردی که ناظر به چنین پرسش هایی ارائه شده باشد مفقود است .
چگونگی تعهد شوهران به پرداخت نفقه متغیر فراوانی درصد درصد تجمعی پرداخت نفقه به زن %39/3 39/3 24 نپرداختن نفقه به زن %100 60/7 37 جمع %100 61 بحث و نتیجه گیری مجموعه بررسیهای این تحقیق نشان میدهد که درآمد اقتصادی بالای زنان و درپی آن افزایش اقتدار اقتصادی آنان در خانواده ، با وجود فراهم کردن زمینه های تفاهم بیشتر در وجوهی از شاخص ها برای ارتقای نقش زن ، اما در وجوه دیگری از شاخص ها نه تنها منجر به ارتقای جایگاه او نشده بلکه محدودیت هایی را نیز برای او به وجود آورده است .