چکیده:
در این مطالعه هدف اصلی تبیین ریشههای دستاوردهای توسعهی بعد از انقلاب به عنوان پدیدهای منحصربهفرد و خاص تحت عنوان «توسعهی بومی مستقل»، بر پایه واقعیات خاص جامعه ایران است. بدین منظور از چارچوب تحلیلی و مفهومی جامعهشناسی وِبِر در تبیین دگردیسیهای کیفی استفاده شده است. طبق این مدل، در ایجاد تحول هم شرایط مهم است و هم عوامل؛ هرچند آمادگی عاملان از اهمیت بیشتری در نزد وبر برخوردار است. به نظر وبر یکی از مهمترین عوامل مؤثر در آمادگی عاملان در انطباق با سلوک عقلانی، نیروهای جادویی-دینی و احساس تکلیف مبتنی بر آنهاست. فرضیهی تحقیق حاضر بر پایه این رویکرد وبری و با توجه به مختصات جامعه ایران طراحی و تدوین شد. در بررسی فرضیهی تحقیق از طریق روشکیفی، با رعایت بسندگی معنایی و عِلی در بازسازی نوع مثالی و برقراری رابطه عِلی جامعهشناختی بین آنها مشخص شد که بین آموزههای فقه سیاسی امامخمینی(ره) و تجربهی توسعهی بومی مستقل در ایران بعد از انقلاب «شباهت ساختاری» وجود دارد. یعنی که نوآوریهای فقهیامامخمینی(ره) در دورهی معاصر توانسته است در قیاس با سنتگرایی مذهبی پیشین، «شرایط ذهنی کافی» برای تعقیب فعالیتهای توسعهای با تکیه بر توانمندیهای داخلی در بین حاملان توسعهای در حال حاضر را فراهم سازد.
In this study the main goal is explain the achievements of development after the revolution as a unique and special phenomenon as “various local development” based on the specific realities of Iranian society. For this purpose have been used of analytical and concept framework Weber’s sociology in explaining the qualitative transformation. According to this model, in creating evolution is important both condition and factors; although it is more important preparation agents unto Weber. For Weber one of the most important factors in preparing agents in conformity with rational behavior is magical-religious force and a sense of duty based on them. The hypothesis of the present study was designed based on this approach Weber and given to the peculiarities of Iran.
By studying research hypothesis through qualitative methods with respect to the adequacy of meaning and casual in the reconstruction of examples and establishing sociology causal relationship between them turned out between the doctrines of political jurisprudence of Imam Khomeini (RA) and experience of independent indigenous development in post-revolutionary Iran there are structural similarities. Namely at jurisprudence innovations Imam Khomeini in the contemporary periods has been able to provide adequate mental condition to pursue development activities relying on internal skills among development carriers current now in comparison to former religious traditionalism
خلاصه ماشینی:
"این بار این اندیشه با کمال شگفتی با یک انقلاب مدرن پیوند یافت و آن را بازسـازی کـرد و خـود نیـز بازسازی شد (همان ) ٤) آموزه های فقه سیاسی و گسترش روحیه پیشرفت و آبادانی در بین حاملان توسعه تأثیر آموزه های فقهی مذکور در ایجاد انگیزش روان شناختی مساعد بـرای توسـعه فعالیـت هـای عقلایی جدید در بین گروه های مختلف جامعه ایران در دورة کنـونی، در دو مقطـع یعنـی آغـاز نهضت تا پیروزی انقلاب و دوره تشکیل دولت قابـل بررسـی اسـت کـه در اینجـا متناسـب بـا موضوع بحث حاضر، مقطع دوم مورد توجه است .
بنابراین اگر در حال حاضر مشاهده میشود که در بین نسل هـای دوم و سـوم انقلاب اسلامی، گروه های نوسازی شاملدانشمندان ، صـنعت گـران ، مهندسـان ، نخبگـان سیاسـی، دولت مردان و دولت های ایرانی پیدا شده اند که با اعتمادبه نفس کامل و نظـم و انضـباط خاصـی مشغول توسعه و گسترش فعالیت های عقلایی و مدرن از قبیل دستیابی به فناوریهـای مـدرن و فتح قله های معتبر دانش در زمینه های قابل قبول جهانی در سطح کشور هستند و فصل نـوینی از فعالیت ها و دستاوردهای توسعه ای موسوم به «توسعه و پیشرفت بومی و مستقل » را در ایران ٣٥ سال اخیر رقم زده اند، نباید از این نکته غافل بود که زمینۀ مساعد ذهنی و روانی ایـن امـر فقـط زمانی محقق شد که آموزه های فقهی امام خمینی (ره ) در طـی انقـلاب اسـلامی، اثبـات توانـایی دینداران را در ادارة جامعه در دنیای جدید به آزمون موفقیت آنها در انجـام تکلیـف مـذهبی در عصر غیبت تبدیل کرده بود."