چکیده:
عصر قاجار، دوره تعامل گسترده ايران با دنياي غرب بود كه موجب آشنايي ايرانيان با علوم نوين و تاسيس كارخانه هاي جديد و از سوي ديگر بسط سلطه بيگانگان بر كشور شد. هدف اين پژوهش، بررسي ارتباط علوم مدرن و آموزش جديد با راه اندازي كارخانجات در كشور و ارزيابي برخي عواملي است كه موجب عدم شكوفايي صنايع كشور شد. يافته هاي اين پژوهش كه با استفاده از اسناد و منابع و به شيوه توصيفي-تحليلي صورت گرفته است، نشان مي دهد كه به رغم رويكرد كاربردي تحولات در ايران كه منجر به تاسيس كارخانجات شد، عدم اهتمام دولتمردان به گسترش كارخانجات، واردات انبوه كالا، ناامني و فقدان راه هاي مواصلاتي و نيز ناآگاهي تجار ايراني از سياست هاي استعماري دول خارجي و نياز آنان به مواد خام ارزان و بازار فروش مناسب، رقابت شديدي در عرصه توليدات پديد آورد كه در نهايت به شكست كارخانه هاي نوظهور انجاميد.
Qajar era was the era of vast interaction of Iran with the West. Such interactions paved the way for Iranians to get familiar with modern sciences and establishment of new factories one the one hand and expansion of domination of the foreigners on the other hand. The present study examines the relation between modern sciences and new education and establishment of factories in the country and evaluates a number of factors that impeded local industrial proliferation. The study was conducted through examining sources and documents and through employing a descriptive-analytic method. The findings indicate that despite the practical approach of the movements which led to the establishment of factories, lack of tenacity on the part of official authorities for improving the factories, huge import of goods, shortage of and insecurity of connecting routes and unawareness of the Iranian merchants of imperialistic policies of the foreign countries and their need for cheap raw materials and suitable sale markets all led to fierce competition in production and eventually caused the failure of nascent factories.
خلاصه ماشینی:
در دورة متأخر نیز آثاری مانند خاطرات و خطرات مهدی قلی خـان هـدایت ، نخسـتین رویارویی های اندیشه گران ایرانی با دو رویة تمدن بورژوازی غرب تألیف عبدالهادی حائری ، چرا صنعتی نشدیم : بررسی تاریخی موانع توسعة صـنعت در ایـران نگـارش زهـرا صـیامی دودران ، مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران اثر جان فـوران ، و موانـع تـاریخی توسعه نیافتگی در ایران نگارش مصطفی وطن خواه به برخی از موانع صنعتی شدن ایران دورة قاجار می پردازند، اما در هیچ کدام از این آثار به طور متمرکز رابطة تحول نظام آموزش و رشد کارخانه ها و دلایل شکست کارخانه های صنعتی در دورة قاجار بررسی نشده است .
در واقع از زمان اصلاحات آموزشی و نظامی دورة عباس میـرزا کارگاه های متنوعی در ایران راه اندازی شد، اما نهضت واقعی کارخانه سازی پس از تأسـیس دارالفنون صورت گرفت ؛ زمانی که نخستین تولیدات داخلی کشور به دست دانش آموختگان دارالفنون و در همان کارگاه های کوچک مدرسه تولید و عرضه شد؛ از آن پس و در همـان عهد ناصری کارخانجات متعدد دولتی یا خصوصی در ایران شکل گرفت که ادارة بسـیاری از این کارخانجات یا به دست تحصیل کردگان ایرانی بود و یا، به سـبب کمبـود متخصـص ، کارشناسانی از اروپا عهده دار آن ها می شدند، اما این مراکز تولیدی قبل از آن که ، با تولیـدات انبوه ، ایران را به کشوری صنعتی تبدیل کند به علت بروز مشـکلات گونـاگون بـا شکسـت مواجه شد و از رونق افتاد.