چکیده:
«قرارداد استصناع»، ابزاری است برای برطرف کردن نیاز مردم در زمینهی ساخت کالا. فرد سفارش دهنده، کالایی که مدنظر و مورد احتیاجش است را به صاحب صنعت، سفارش می دهد و سازنده، با وسایل و امکانات خود، آن را تهیه می کند.
قرارداد استصناع، اختصاص به زمان حاضر ندارد و دارای سابقهای طولانی است؛ لکن در زمانهای گذشته، مورد استصناع محدود در وسایل شخصی و تعداد اندکی مانند کیف، کفش، کلاه، درب، شمشیر و غیره بود؛ در حالی که امروزه برخی از نیازهای اساسی جامعه، همچون ساخت کارخانجات، هواپیما، کشتی و... توسط این قرارداد، برطرف می شود. اما سوال این است که، آیا چنین قراردادی مورد تایید اسلام قرار گرفته است؟ و در صورت مثبت بودن جواب، شرایط، احکام و ضوابط آن چیست؟
دراینپژوهش،راهکارهاییراکه فقهای امامیه و اهل سنت برای تصحیح این قرارداد،ارائه دادهاند را بیان میکنیم. فقهاء امامیه، غالبا استصناع را عقد میدانند؛ اما در این که، مصداقی از عقود معین معهود است یا عقدی مستقل، بین آنها اختلاف نظر وجود دارد. در صورت نخست، انطباق این قرارداد بر عقودی مانند بیع سلم و اجاره مطرح است و گاه این قرارداد به عنوان ترکیب چند عقد مطرح میشود و گاهی نیز، استصناع به عنوان عقد پذیرفته نمیشود و فقهاء آن را در قالب «جعاله» ، «امر به ساخت بر وجه ضمان» و یا «مواعده صرف» میپذیرند؛ که تمامی اقوال غیر از عقد مستقل بودن استصناع، دارای اشکال میباشند. در میان فقهای اهل سنت، نظر غالب این است که استصناع، مصداقیاز بیع سلمیاعقدمستقلمیباشد. بر پایهی هر کدام از نظرات فوق، احکام و شرایط استصناع نیز تغییر میکند.
خلاصه ماشینی:
اما نکته ای که این تمایز را در استصـناع برجسـته میکند آن است که برخی از ویژگیهایی که در این قرارداد وجود دارد در بـدو نظـر بـا روح کلـی حاکم بر عقود و احکام کلی معاملات سنخیت نـدارد و لـذا شـبهاتی را از لحـاظ مشـروعیت ایـن قرارداد، ایجاد کرده و باعث شکل گیری دیدگاه های مختلفی در مورد ماهیت ایـن قـرارداد در نـزد علمای اهل سنت و فقهای شیعه از دیرباز تاکنون شده است .
) برخی خواسته اند امکان موجود بودن کالا در قرارداد استصناع را این گونه تصویر کنند که ، اگر ما شیءی داشته باشیم که جزئی از آن ساخته شده است و برای تکمیل آن بـا صـانع وارد قـرارداد شویم این معامله در قالب عقد استصناع قرار میگیرد؛ مانند تابلو فرشی که ساخت آن تمـام نشـده ولی مستصنع آن را خریداری و شرط میکند، صانع ساخت آن را به اتمام برساند.
همین موضوع باعث شده که برداشت های متفاوتی نسـبت بـه نظـر ایـن دو بزرگوار در مورد استصناع بوجود آید؛ از آن جمله اینکه ، حکم این دو عالم به مخیر بـودن سـازنده در ساخت و تحویل کالا به سفارش دهنده ، و مخیر بودن سفارش دهنده در قبول آن کالا، دلالت بـر این میکند کـه استصـناع تنهـا وعـده ای اسـت کـه از یـک طـرف صـورت گرفتـه یـا مواعـده ای بین دو طرف است .