چکیده:
فضای فکری و سیاسی اجتماعی حیات علامه جعفری، متاثّر از ایدئولوژیهای مارکسیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم حاکم بر فضای جهانی سده بیستم میباشد. وی به مثابه فیلسوف ایران معاصر در این دوره، نسبت به ایدئولوژیهای مذکور و مفاهیم سیاسی تولید شده جدید از سوی آنان؛ همچون آزادی و برابری، بیتفاوت نبوده، و به اتخاذ موضع و ارائه دیدگاه میپردازد. پرسش اصلی، آن است که علامه جعفری به عنوان فیلسوف اسلامی ایران معاصر با چه مبنا و معانی درباره مفاهیم مذکور، موضعگیری کرد و آنها را جایگزین معانی مفاهیم تولید شده رایج نمود؟ ادعا آن است که علامه جعفری در مواجهه با مسائل زمانه بر این باور است که روآوری به ایدئولوژیهای مذکور، به گمراهی انسان و جامعه اسلامی منتهی میشود و آنچه میتواند راهگشا و نجاتبخش انسان مسلمان در عصر جدید باشد، اتخاذ راه و شیوه اعتدال میان آنها، با مبنا قرار دادن دین اسلام به منزله شیوه زندگی معتدل است، که قرآن کریم و سنت رسول خدا و اهل بیتش معرفی میکنند. محقق در این موضوع از روش تحلیلی استفاده کرده و دیدگاههای علامه جعفری از مفاهیم مذکور را بر پایه مفروضات و پیشذهنیتهای وی مورد تحلیل قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"قانون و شریعت فلاسفه اسلامی در ایران معاصر با این پرسش رو به رو هستند که آیا میشود برای تنظیم زندگی اجتماعی و احکام آن از شریعت استفاده کرد، یا به جهت تحولاتی که در دنیای جدید رخ داده و نیازهای جدیدی را تولید و روابط جدید ایجاد نموده، باید به قانون به مثابه تحولات عصر جدید رو آورد و به عبارت دیگر آیا امروزه اسلام میتواند «جهان بشریت را با در نظر گرفتن وضع حاضر و ترقیات و پیشرفتهای حیرتانگیز آن اداره کند و نیازهای موجود را پاسخ دهد؟» و نیز آیا شریعت اسلام میتواند برای سنت اجتماعی که غرب جدید تولید نموده و با قانون به تنظیم آن برآمده، بدیل و جایگزین باشد؟ پرسش دیگر آنکه با وجود شریعت و اجتهاد پویا در دین مبین اسلام آیا میتوان قانونگذاری از غیر شرع؛ اعم از عرف و مصلحت جایگزین نمود؟ و در این صورت آیا بر خلاف مبانی اسلام نیست؟ آیا قانونگذاری تابع شرع است یا عرف و مصلحت؟ جایگاه عقل و علم و مقتضیات زمان در قانونگذاری کجاست؟ اگر قرار است قانون داشته باشیم، ماهیت و منبع قانون چیست؟ آیا قانون، شرع است و شرع از قبل مضبوط است و حق قانونگذاری از خداست و وظیفه ما تنها استنباط است یا باید موضع متجددان را گرفت و قانون موضوعه را مبنا قرار داد که مبتنی بر حقوق بشر، مساوات، آزادی و تفکیک قوا بوده و براساس عقل و علم و اقتضائات تمدن بشری و توسط نمایندگان مردم وضع شوند؟ علامه جعفری در بحث از قانون و شریعت و نسبتسنجی میان آن دو، از فلسفه حیات و آنچه میتواند حیات انسانی را در این جهان توجیه و تبیین مقبول نماید، ورود مییابد."