چکیده:
در فقه اسلامی هبه به عنوان یکی از روش های تملیک غیر معاوضی اموال معرفی شده است. هبه از جمله عقودی است که در برخی موارد مانند هبه به خویشاوندان، شارع برای واهب، حق رجوع قرار نداده است. در این تحقیق پس از بیان اهمیت روابط خانوادگی در فقه به بررسی تعریف رحم، قرابت و نسب در لغت و قرآن و فقه پرداخته شده است. برای تعیین مصادیق خویشاوند در فقه، سه نظر وجود دارد. مشهور فقها تعیین مصادیق را به عرف واگذار نموده اند. ممنوعیت رجوع از هبه به پدر و مادر حکمی اجماعی و تنها مخالف آن سید مرتضی است. مشهور فقیهان در مورد رجوع از هبه به فرزندان نیز قائل به ممنوعیت هستند. البته نظرات دیگری نیز وجود دارد که بیان شده است. رجوع از هبه به سایر خویشاوندان نیز مورد اختلاف فقیهان است. مشهور فقها رجوع به ایشان را هم ممنوع می دانند که ادله آنها قوی تر به نظر میرسد و در مقابل، متقدمین و قانون مدنی، رجوع را در این مورد جایز میدانند. در این مقاله تلاش شده است که انواع بخشش های به خویشاوندان (همسر و غیر همسر) از دیدگاه تاریخی ـ تحلیلی مورد بررسی فقهی قرار گیرد و در پایان نظر قانونگذار آورده شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است.
In the Islamic jurisprudence، gift is introduced as a method of acquiring non-commutative property. Gift is among contracts in which retaking is not possible in the some cases such as gift to the relatives. In this study، after explaining importance of family relations in jurisprudence، definitions of compassion، imminence and parentage are provided according to vocabulary and jurisprudence. There are opinions about relatives in jurisprudence. Famous Fiqh scholars have left specifying instances to convention. Concerning prohibition of retaking gift to parents، there is a consensus and the only opponent is Sayyid Murtada. Concerning donation to children، famous Fiqh scholars say that it`s a prohibited action. Of course، there are other opinions which will be described. Fiqh scholars have different opinions about donation to relatives. Most of Famous Fiqh scholars explain that it is prohibited to retake donation from relatives as well. In this article، attempt is made to explain species benefaction to relatives historically and analytically. In conclusion، the opinion of the legislator has been described and evaluated.
خلاصه ماشینی:
"قرابت و نسب در تبیین مصادیق قرابت از مقایسه برخی از روایات با یکدیگر چنین به نظر میرسد که مصادیق قرابت همان مصادیق نسب است؛ زیرا در روایتی داوود ابنصرحان از امام صادق علیه السلام از پدران خود نقل فرموده که پیامبر( درباره محرمیت رضاعی فرمودند: «یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب (همان، ص372)» و در روایت دیگری در همین رابطه عبداللهبنسنان از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: «یحرم من الرضاع ما یحرم من القرابة (همان، ج20، ص371)» البته گروهی عرفیبودن نسب را شرط میدانند اگرچه این نسبت دور باشد؛ همانگونه که روایت شده آیه «تقطعوا أرحامکم» درباره بنیامیه نازل شده است (قمی، 1367، ص308)؛ اما با توجه به اینکه قبلا گفتیم قرابت، شامل نسب و غیر آن (مصاهرت) میباشد (فیض کاشانی، 1406، ص503)؛ میتوان روایت دوم را حاکم بر روایت اول ـ به نحو توسعه ـ دانست.
ب) جواز: مستند این قول روایتی از داوودابنحصین از امام صادق علیه السلام است که از حضرت درباره رجوع از صدقه و هبه سؤال میشود و حضرت در جواب فرمودند: «أما ما تصدق به لله فلا و أما الهبة و النحلة فیرجع فیها حازها أو لم یحزها و إن کانت لذی قرابة: آنچه که برای خداوند صدقه داده قابل رجوع نیست ولی هبه و نحله در صورت تصرف یا عدم آن و در صورت خویشاوندی (متهب) و غیر آن، قابل رجوع است (حر عاملی، 1409، ج19، ص238)»."