چکیده:
دوره ی حکومت تیموریان در ایران ، معادل با شروع دوره ی رنسانس و بروز یکی از اپیدمیهای بزرگ تاریخ در اروپا است که به «مرگ سیاه » مشـهور اسـت . درطـول یـک و نـیم قـرن حکومـت تیموریـان ، چندین اپیدمی بزرگ طاعون در ایران ظهور یافتند که آثـار بـدی را در تغییر بافت جمعیت ایران به وجـود آوردنـد و مورخـان متعـدد آن دوره در آثار خود بدان اشاره کرده اند. بررسی آثار مورخان نشان میدهد که بـرخلاف پزشـکان آن زمـان ، مورخان چندان تفاوتی بین بیمـاری طـاعون و وبـا قائـل نبودنـد و در نوشته های خود، گاه این دو بیمـاری را معـادل هـم بـه کـار بـرده انـد. بررسی زمانی و مکانی این اپیدمیها نشان میدهد که این بیمـاریهـا در مسیر جاده ی ابریشم به صورت خاص و در خطه ی شمالی کشـور به صورت عام ، از جهت شرق به غرب در حرکت بوده اند.
خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد که در دوران تیموری، برخلاف اطبای طب سنتی که میتوانستند بـه طـور قطعی طاعون را از وبا تشخیص دهنـد، مورخـان چنـدان تفـاوتی بـین ایـن دو بیمـاری قائـل نبودند و گاهی دو بیماری را معادل هم میانگاشتند؛ برای نمونه ، در کتاب روضات الجنات ، درمورد بیماری که هرچندوقت یک بار روی مـیداد و افـراد بـیشـماری را بـه کـام مـرگ میفرستاد، چنین آمده است : «صورت مرض آن بود که ناگاه مردم را دردسر و تب محـرق میگرفت و بشره مقدار نخودی و یا کمتر و بیشتر بر اعضاء پیدا میشد و بعضی هم در یک روز، بعضی دو روز و بعضی در سه روز به جوار رحمت حق میرفتنـد» (زمچـی اسـفزاری، .
گرچـه در ادوار بعـدی و بـا رویکـار آمــدن جانشـینان تیمـور، حکومـت تیمـوری بــا حمایت هایی که از علما و اطبا داشته اند ثابت کردند که به سلامت مردمشان توجـه ویـژه ای دارند (این توجه از کتاب هایی که به حمایت آن ها نوشته شده و یا بـه آن هـا تقـدیم شـده و اقداماتی چون ساخت حمام توسط امرایی چون امیر چقماق (جعفـری، ١٣٤٣: ٦٤؛ مسـتوفی بافقی، ١٣٤٢: ٩٧) و دارالشفاهایی چون دارالشفای «ملکت آغا» که با هزینه هـای دولتیـان بنـا شده بود (خوافی، ٢٥٣٧: ٣٦) مشخص میشود)، این حمایت به معنی وجود سلامت عمومی و ازبین رفتن عقاید خرافی نبود؛ مثلا اعتقاد به پاقدم که اکنون نیز نـه تنهـا در بیمـاری، بلکـه درباب بسیاری از امور از آن صحبت میشود، در دوره ی تیموری معتقدانی مانند خوانـدمیر داشته است که فـروکش کـردن بیمـاری طـاعون و وبـای سـال ٨١٠ ه ."