خلاصه ماشینی:
هنر و درام دینی سعید شاپوری خود هر کجا گنجی آرد پدید زنام خدا سازد آن را کلید مقدمه: ظاهرا همه چیز در یک دوره آغاز میشود،آشیل،اوریپد و سوفوکل، تراژدیهایشان را خلق میکنند و ارسطو با استناد به آنها نخستین و مهمترین نقد شعر دراماتیک را پایهریزی میکند.
در مورد ویژگیهای هنر اسلامی به خصوص در هنرهای تجسمی، معماری و موسیقی،تحقیقات فراوانی صورت گرفته و تقریبا قواعدی نیز برای هر کدام ایجاد شده،اما هنرهای نمایشی بیرون از این دامنه بوده و هیچ گاه تحقیقات ریشهای در مورد آن به عمل نیامده است.
اما از لحاظ شیوهی بیان و تقلید نکردن از طبیعت،در هنر نمایشی خودمان یعنی تعزیه،به قراردادی دست یافتهایم که از آن به عنوان بازیگر- تماشاگر یاد میشود حتی میتوان گفت تقلید از عالم ملکوت هم نیست، بلکه بیشتر ذکری است که در حلقهی خود،از عالم بالا میکنند و اشعارشان به جای آنکه چون شعر دراماتیک برای دیگران یا تماشاگران باشد،برای خود است.
در اینجا تماشاگر تنها شاهد انجام عمل نمایشی بر صحنه نیست تا در اثر عواطف نمایش داده شده در او تزکیهای صورت بگیرد،در تعزیه نه بازیگر خود را فی المثل در شخصیت امام حسین(ع) میبیند و نه تماشاگر او را در شخصیت امام تصور میکند،بلکه هر دو ناظر داستانی هستند که ابتدا و انتهای آن را میدانند،بازیگر نقش امام هرگز سعی نمیکند هیجان،اطلاع یا شخصیت پردازی جدیدی از امام ارائه دهد،بلکه او در این نمایش آیینی سعی میکند مصائب و شخصیت امام را که قبلا برای تماشاگر مومن معلوم است در او زنده کند.