چکیده:
یکی از مهم ترین نظریه های جدید که تا حدودی قابلیت توضیح دهندگی خیزش اخیر اعراب را دارد نظریه جنبش های اجتماعی معاصر است. با توجه به تحولات اخیر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و نیز ویژگی های متمایزکننده آن با تحولات و جنبش های قرون اخیر، هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی تحولات بحرین با روشی توصیفی و تحلیلی و بررسی این جنبش در قالب تئوری جنبش های اجتماعی نوین می باشد. این مقاله با طرح این سوال که چرا علی رغم تشابه تحولات موجود در بحرین با تحولات رخ داده در کشورهایی مانند مصر و تونس، جنبش ادامه دار مردم این کشور که از فوریه 2011 شروع شد، علی رغم برخی دستاوردها به سقوط حکومت منجر نشد و تا حدودی نیز سرکوب گردید؟ همچنین این مقاله فرضیه اصلی خود را بدین گونه قرار داده است که، «با توجه به نظریه جنبش های اجتماعی نوین، این جنبش به دلایلی همچون: تناقض حمایت رسانه ای، سرکوب خارجی و ضعف جامعه مدنی، به نتیجه نرسیده و به سرنوشت مشابه در سایر کشورهای درگیر تحولات اخیر منتج نشده است» یافته های پژوهش نیز حاکی از آن است که قیام مردمی در بحرین به دلیل موانع داخلی و خارجی که در مقاله ذکر خواهد شد به مشابه آنچه در تونس و مصر اتفاق افتاده منتج نشد.
خلاصه ماشینی:
در این راستا بررسی خواسته های معترضین یعنی بازگشت تبعیدیان آزادی زندانیان سیاسی ، لغو ممنوعیت تشکیل احزاب ، آزادی بیان و مطبوعات ، برابری میان همه گروه ها ازجمله شیعه و سنی ، توقف دستگیری آزادی خواهان و لغو سانسور نشان می دهد قیام مردم بحرین نیز مانند اکثر قیام های اخیر ریشه در استبداد ستیزی دارد، تبعیض در کشور بحرین به صورت آشکار اعمال می گردد با توجه به اینکه بیش از هفتاد درصد جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل می دهند و برای موزون نمودن بافت جمعیتی دولت به افراد سنی مذهب پاکستانی و کشورهای عربی تابیعت بحرینی اعطا می کند.
که بیشتر این افراد در نیروهای نظامی و امنیتی بحرین برای سرکوب نمودن شیعیان به کارگرفته شده اند که نه تنها شیعیان را به خشم آورده بلکه سنی های بومی را که به سختی کار گیر می آورند به شدت ناراحت کرده است (گلی زواره ،١٣٩١) به طوریکه جمعیت المنبر و التجمع القومی در کنار جنبشهای شیعی شکواییه ای مبنی بر اینکه اعطای تابعیت سیاسی ناقض استقلال و امنیت کشور می باشد تهیه نمودند و این اقدام دولت را خطری بزرگ عنوان نمودند(ماهنامه اخبار شیعیان ،١٣٨٩ ش ٥١).
رفتار سرکوب گرایانه این اقلیت تنها موجب آزار شیعیان نشده بلکه اکثریت مردم بحرین را تحت ظلم و ستم قرار داده است که خود موجب اعتراضات بسیاری در چند دهه اخیر شده از جمله :اعتراضات مردمی ١٨٩٥ علیه استعمار و ظلم آل خلیفه ، قیام دهه ١٩٣٠ برای اصلاحات سیاسی ، دهه ١٩٥٠ وقیام در راستای تشکیل مجلس و سندیکاها وسرکوب توسط حکومت ، قیام ١٩٧٢ و تصویب قانون اساسی و تشکیل مجلس ، دهه ١٩٧٥که تعطیلی مجلس دوباره خشم مردم را به دنبال داشت (هاشمی نسب ،١٣٨٩).