چکیده:
از زمان آشنایی ایرانیان با غرب در دوره قاجار، آزادی به عنوان مفهومی اعتبـاری به کار رفت که معنا و تعریفی خاص و متفاوت از گذشـته داشـت . در ایـن معنـا، روشنفکران دوره ی قاجار؛ به خصوص عهد ناصرالدین شـاه سـهم بـسزایی در وارد کردن این مفهوم و تطبیق دادن آن با فرهنگ جامعه ی اسلامی ـ ایرانی داشتند. این پژوهش درصدد است تا با واکاوی مفهوم آزادی در آثار متفکران غربی ، به مـسیر انتقال این مفهوم به ایران ، تعریف آن و چگونگی تلاش اندیشه گـران ایرانـی بـرای تطبیق این مفهوم با فرهنگ جامعه ی ایران بپردازد و نشان دهد که ظهور اندیشه ها و مفاهیم نوآیین ؛ از جمله مفهوم آزادی در دوره ی مشروطه ، دارای پیشینه ای قابل توجه در ایران و اسلام بوده و اندیشه گـران ایرانـی ، بـا اسـتفاده از ظرفیـت هـا و داشته های فرهنگ خودی ، سعی در ارائه تعریفی از آن مطابق با جامعـه ی ایرانـی داشته اند. از این رو، آزادی مورد ادعای اندیشه گـران غربـی در فرهنـگ ایرانـی ـ اسلامی پیشینه و مفهوم خاص خود را داشته و قابلیت عملی شدن اقسام مختلـف آن چون آزادی بیان ، عقیده و قلم را داراست . لذا ظهور آن هـا در دوره مـشروطه آنی و بی مقدمه نبوده است .
Since the acquaintance of Iranians with the West during Qajar period، Freedom has been used as a conventional concept with a specific meaning and definition which was different from what had been in the past. In this meaning، Qajar intellectuals especially those from Naser al-din Shah’ era had justly distribution in importing and adjusting this concept with the Islamic- Iranian culture. This research tries to analyze the concept of Freedom in the works of Western intellectuals، while studies the way in which this concept had been transferred to Iran، its definition and the efforts of Iranian intellectuals for adjusting this concept with the culture of Iranian society، and reveals that the emergence of proselytism thought and concepts such as the concept of Freedom during constitutional era. This article shows that the concept of Freedom in constitutional era had remarkable background in Iran and Islam and Iranian intellectuals tried to present a definition correspond with Iranian society through familiar capacities and belongings. Therefore، Freedom in Western intellectual point of view have specific background and concept in Iranian- Islamic culture and has the capacity of practicality in its various kinds such as freedom of Speech، belief and writing. Hence it emergence has not been instantaneous.
خلاصه ماشینی:
از دوران ولایت عهدی عباس میرزا و به گمان دست یافتن به تکنولـوژی نظـامی و یـافتن راهی جهت ترمیم زخم های عمیق ناشی از جنگ با روس ها، وی درصدد اعزام دانشجو به غرب برآمد، اما رفتن این دانشجویان به غرب مصادف بـود بـا تحـولات شـگرفی کـه در نتیجه ی رنسانس و عصر روشـنگری و انقـلاب صـنعتی در عرصـه هـای مختلـف حیـات اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی غرب رخ نموده بود و اندیشه برخی از اندیشمندان اروپایی و افرادی چون اصحاب دایره المعارف و اصحاب قرارداد اجتماعی ، اثر خـود را در زمینه ی حکومت ، سیاست و رابطه دولت و ملت ، مفاهیمی چـون آزادی و قـانون و رابطـه آن ها با هم ، حدود آزادی و قدرت دولت در تحدید آن به جای گذاشته بود.
در میان اندیشمندان مـورد بحـث در این پژوهش ، به نظر می رسد که افرادی چون ملکم و مستـشارالدوله تـا حـدی مبـادی معرفتی ـ اندیشه ای حکومت ، مشارکت مردمـی و آزادی از نـوع غربـی آن را درک کـرده بودند؛ چنانکه ملکم از جان استوارت میل مطالبی را نقل و ترجمـه کـرده اسـت ، امـا ایـن مبادی ، به طور کامل توسط اینان درک نشده و بیشتر سعی این روشنفکران بـر تطبیـق ایـن مفهوم با جامعه ایران بوده و به همین جهت با خوانش خاص خود از آزادی غربی ، سعی به قابل فهم کردن این مفهوم برای جامعه ایرانی داشتند.
بـه عبارتی اندیشمندان ایرانی با وارد کردن و تطبیق مفهوم آزادی با فرهنگ جامعه ی ایران بـر اساس آیات قرآنی و احادیث موجود، گامی روبه جلو برداشتند که بازگشت به نقطه آغازین را ناممکن می ساخت ، اما این مسأله که چرا چنین مفاهیمی به صورت کامـل متبلـور نـشد، ریشه در عوامل دیگری داشت که خود می تواند موضوع پژوهشی دیگر باشد.