چکیده:
بیمه از جملۀ عقود نامعین است. هرچند امکان دارد بیمه در قالب عقود و عناوین دیگر واقع شود، هیچکدام نیست و عقد مستقلی بهحساب میآید. تسری غرر به بیمه، هرچند محتمل است (همانند سایر عقود معاوضی) محرز نیست، بلکه محتمل است، زیرا شاید حق بیمه، کمتر از قسط پرداختی بیمهگذار یا حتی کمتر از اصل آن باشد. امکان تحقق غرر در بیمه از سه جنبه یکی جهل به وجود عوضین (بروز یا عدم بروز خسارت در آینده و پرداخت یا عدم پرداخت از طرف بیمهگر) و دیگری جهل به اوصاف عوضین (نوع و مقدار خسارت احتمالی) و سوم عدم قدرت بر تسلیم و تسلم (عدم توانایی بیمهگر بر پرداخت وجه خسارت) وجود دارد. اما تحقق غرر در این جهات در عقد بیمه، محرز نیست. زیرا امکان وقوع حادثه (موضوع بیمه) در طول مدت عقد، محتمل، ممکن و عقلایی است و. عرف نیز بر آن صحه میگذارد. جواز بیع سلم، دلیل و مؤیدی بر عدم تحقق غرر (از جهت جهل به وجود جبران خسارت در آینده) در عقد بیمه است. بر این اساس با تعیین حق بیمۀ قطعی، برای جبران خسارات ( موضوع بیمه) میتوان این عقد را در زمان حال و قبل از جبران خسارت تنفیذ کرد.
خلاصه ماشینی:
جواز بیع سلم ، دلیل و مؤیدی بر عدم تحقق غرر (از جهت جهل به وجود جبران خسارت در آینده ) در عقد بیمه است .
پرسش های مهم و جدی پیش روی مقاله اینکه آیا بیمه عقدی مستقل و دارای ضوابط خاذ خود است پ یا مندرج و مطابق با یکی از عقود معین و شناخته شدٔە فقهی است پ احتمال تحقق غرر در بیمه همانند سایر عقود وجود داردپ اگر چنین است ، نحؤە تحقق آن چگونه خواهد بودپ آیا وجود غرر در بیمه حتمی و محرز است پ مناش علمی که در بیع سلف میتوان بر اساس آن حکم به صحت کرد، چیست پ آیا میتوان با به کار بردن همان مناش درعقد بیمه ، غرر ناشی از جهل به صفات معوی را منتفی دانست پ ٢.
هرچند برای بیمه تعاریف فوق مکر شده ، تعریف مندرج در مادٔە یج قانون بیمه مصوب ١٣١٦/١٢/٧ وافی به مقصود ماست : فبیمه عقدی است که به موجب آن یج طرف تعهد میکند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه ، خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی بلردازد.
از سوی دیگر هم تعریف عرفی عقد، شامل بیمه می شود و هم در مادٔە ١ قانون بیمه ، عنوان عقد صراحتاه در تعریف آن مکر شده است : فبیمه عقدل است که به موجب آن یج طرف تعهد می کند در ازال دریافت وجه یا وجوهی از طرف دیگر، در صورت وقوع یا بروز حادثه ، خسارات وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی بلردازدی.