چکیده:
مطالعه بحث های فلسفی سیاسی و فلسفه ی حقوق و همین گونـه تحلیـل قـوانین کیفـری نشـان می دهد که به طور کلی جرم انگاری با تکیه بر پایه ی اصل زیـان و سـه نگـرش پدرسـالاری، اخـلاق گرایی و کمال گرایی می تواند انجام شود. کمال گرایان بر این باورند که برای پیشرفت اخلاقی و بهبود کمال معنوی شخص باید از الزام کیفری برای انجام رفتارهایی که موجب بهبود منش اخلاقی فرد مـی شود بهره گرفت . با توجه به اینکه کرامت انسانی امروزه به عنوان یک ارزش دینی و انسانی پذیرفته شـده اسـت بهـره گیری از ابزار کیفری برای پیشرفت شخصیت اخلاقی فرد ناسازگار با کرامت انسانی است ، زیرا موجـب نادیده گرفتن عقل و اختیار آدمی که دو رکن کرامت انسانی است می شود، بدین رو می توان از کرامت انسانی به عنوان امری یاد کرد که مانع گسترش جرم انگاری می گردد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه کرامت انسانی امروزه به عنوان یک ارزش دینی و انسانی پذیرفته شـده اسـت بهـره گیری از ابزار کیفری برای پیشرفت شخصیت اخلاقی فرد ناسازگار با کرامت انسانی است ، زیرا موجـب نادیده گرفتن عقل و اختیار آدمی که دو رکن کرامت انسانی است می شود، بدین رو می توان از کرامت انسانی به عنوان امری یاد کرد که مانع گسترش جرم انگاری می گردد.
برخی نظر ارسطو را دربارهی لزوم مداخله ی حکومت در شکل گیری خصلت های معنوی افراد، این گونه توجیه کردهاند که خوب زیستن ، تنها به معنای عمل کردن مطابق آنچه انسان اراده میکند نیست ، بلکه به درک و دفاع از چنان شیوه یی، مربوط میشود که به طور کلی برای همه ی انسانها دارای اعتبار است .
گفتار دوم: کرامت انسانی علت پس روی جرم انگاری تخلف از رفتارهای اخلاقی گفته شد، دو امر زمینه ی جرم انگاری رفتارهای اخلاقی را فراهم میکند، یکی باور به غایتمندی جهان و به قول لیوتار، وجود روایت های بزرگ تاریخی (رامین جهانبگلو، ١٣٧٥، ٧٩) و دیگری باور به ناتوانی ذاتی یا شر ذاتی انسان در دو بعد دانایی و توانایی است که به خودی خود نمیتواند بر غایت جهان دست یابد و بر پایه ی ارزشهای اخلاقی فراگیر رفتار کند، آکوئیناس باور دارد، از آنجا که عدهای گرایش به فساد دارند به آسانی در برابر عقل پاسخگو نمیباشند ضرورت ایجاب میکند که چنین افرادی به زور و ترس هم که شده از بدی دور نگه داشته شوند (ویلیام تی بلوم، ١٣٧٣، ج١، ٣٥٤).