خلاصه ماشینی:
در ادیان مردمان ابتدایی،غالبا اعتقاد مبهمی به یک خدای متعال یا پدر همگان وجود دارد که به سختی میتوان از ادیان توحیدی پیشرفتهتر چنان برداشتی کرد،زیرا به موجب آن همه ادیان ابتدایی،آفرینش پدیدههای جهان نه همچون قاعده یا قانونی است که به او نسبت داده شود،بلکه آفرینش هر بخشی از هستی به یک خدا یا شماری از خدایان مراتب پایینتر و با ویژگیهای دیگر محول شد(مثل خدایان کشاورزی،دریاها،بادها،جنگ و امثال آنها).
اما باید متوجه خطری بود که در اینجا کمین کرده است،و آن خطر مشتبه شدن این جنبه از اساطیر با اساطیر مشابهی است که صرفا به دلیل تغییرات طبیعی در فصول مختلف سال ساخته و پرداخته شدهاند و پیشتر توضیح داده (به تصویر صفحه مراجعه شود) شد.
اینگونه قهرمانان قومی غالبا در اساطیر و آثار مربوط،چنان شناخته یا شناسانده شدهاند که گویی میتوانند کارهای بسیار را که از قدرت آدم امروزی خارج است انجام دهند و غولان و دیوان مضر به حال خاندان یا قبیله خود را با اعمالی متهورانه و خارقالعاده از میان بردارند.
اکثر اساطیر،و باز اکثریت عظیم خدایان یا سایر شخصیتهای اساطیری،ویژگیهای بسیار پیچیدهای دارند،و نیز دارای چنان عناصر به هم بافتهای هستند که هم از لحاظ مبداء و منشاء و هم از حیث مراحل توسعه اسطورهای،متفاوت میباشند،بنابراین اساطیر را میتوان هم بر حسب پدیدههای مطرح شده و عملیات انجام گرفته و نیز اعتقاداتی که به منزله رشته پیونددهنده آنهاست طبقهبندی کرد،و هم از نظر خاستگاه آرمانها و ایدههایی که خود مبین آن هستند دستهبندی نمود: از لحاظ کائنات و سماوات در اساطیر الاولین تمایلی موجود است که به هریک از کراتی چون خورشید و ماه و سایر اجرام سماوی،شخصیتی نسبت داده شود،یا به بیان دیگر برای هریک از آنها قائل به شخصیتی بشود.