چکیده:
در این مقاله سعی شده است ویژگیها و شرایط زمامدار اسلامی در عصر غیبت از منظر قرآن و سنت مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به این مقصود، پس از تعریف سیاست، نظام سیاسی و حکومت اسلامی؛ این ادعا مطرح شده که بر اساس دلایل عقلی و اصول قانون اساسی، حاکم اسلامی باید حداقل سه شرط اساسی «فقاهت»، «عدالت» و «کفایت» را داشته باشد. سپس به اثبات آن دلایل در قرآن و سنت با روش کتابخانهای پرداخته شده است؛ به این صورت که نخست ادله قرآنی در دو بخش ادله اثباتی و سلبی مورد بررسی قرار گرفته؛ سپس ادله روایی به همین شکل مطرح و ثابت گردیده که مشروعیت زمامدار اسلامی در عصر غیبت، با احراز شرایطی چون فقاهت، عدالت و کفایت به دست میآید و با مقبولیت مردمی به فعلیت و کارآمدی میرسد.
In this paper، we have investigated the features and conditions of Islamic ruler at the time of Occultation from Qur’an and Sunnah’s point of view. To achieve this purpose، after defining politics، political system and Islamic government، it has been claimed that the Islamic ruler based on rational reasons and the principals of constitution should have the least three basic features such as “expertise”، “justice”، and “competence”. Then، we prove their evidences in the Qur’an and Sunnah based on library research method. In this case، at first we examine Qur’anic evidences in two parts of affirmative and negative evidences، and then the validity of narrative evidences is proved the same way. The legitimacy of the ruler at the time of Occultation is achieved with the fulfillment of conditions such as expertise in Islamic laws، justice and competence، and is actualized with people’s acceptability.
خلاصه ماشینی:
سپس به اثبات آن دلايل در قرآن و سنت با روش کتابخانهاي پرداخته شده است؛ به اين صورت که نخست ادله قرآني در دو بخش ادله اثباتي و سلبي مورد بررسي قرار گرفته؛ سپس ادله روايي به همين شکل مطرح و ثابت گرديده که مشروعيت زمامدار اسلامي در عصر غيبت، با احراز شرايطي چون فقاهت، عدالت و کفايت به دست ميآيد و با مقبوليت مردمي به فعليت و کارآمدي ميرسد.
ويژگيهاي زمامداراسلامي حاکمان نظام سياسي اسلام و مجريان قانون در جامعه اسلامي چه کساني اند؟ آيا در عصر غيبت هر کسي مجاز است احکام سياسي اجتماعي اسلام را اجرا كند يا براي حاکم اسلامي شرايط خاصي لازم است؟ ادعا اين است که با توجه به اهداف نظام سياسي اسلام که شامل توسعه بستر و زمينههاي تقرب الاهي(قمر: 54)؛ 1 به عنوان هدف اصلي و اقامه قسط و عدل(حديد: 25)؛ ارتقاي فرهنگي( جمعه : 2)؛ برقراري نظم و امنيت(مائده: 33) و تامين رفاه عمومي 2 به عنوان اهداف فرعي ميشود؛ زمامدار اسلامي بايد از «مشروعيت الاهي» و «مقبوليت مردمي» برخوردار باشد تا بتواند اين اهداف را بخوبي محقق سازد.
بنابراين، کسي که صرفا به نقل حديث بپردازد و تفقه را با آن همراه نسازد، نميتواند خليفه و مرجع رسيدگي به امور مردم باشد: کسي که ميخواهد سنن رسول اکرم( را نشر دهد بايد تمام احکام الاهي را بداند، برای آگاهی بیشتر رک: محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج21: 395 و علی ربانی گلپایگانی، حکومت اسلامی: 113.