چکیده:
حق اعتصاب، به¬¬عنوان یک حق بنیادین جهت مطالبات قانونی مستخدمان، نقش مهمی را در تنظیم روابط کار در چند دهه اخیر، به¬ خود اختصاص داده است. اهمیت این امر، بخصوص در مورد کارمندان بخش عمومی، با عنایت به¬حساسیت های سازمانی و کارکردی این بخش، دو چندان می شود. درک این پدیده حقوقی، مستلزم شناخت کارمندان بخش عمومی و تبیین رویکردهای کلی ناظر بر شناسایی و تنظیم این حق است. رویکرد فرانسوی، بر شناسایی و تضمین این حق در مورد کارمندان مذکور، البته با وضع محدودیت ها و بعضا ممنوعیت هایی نظر دارد؛ حال آن که رویکرد انگلیسی، بر نفی و انکار ماهیت حق بنیاد آن استوار است. با عنایت به ¬خلا حقوقی در مورد حق اعتصاب کارمندان بخش عمومی در نظام حقوقی ایران، با بررسی و تحلیل هریک از رویکردهای فوق و آثاری که اتخاذ آن ها بر تنظیم حق اعتصاب کارمندان دارد، به ¬انتخاب الگوی میانه و متعادل مبادرت می-کنیم.
خلاصه ماشینی:
کارشناس ارشد حقوق عمومی ، دانشگاه شهید بهشتی ، تهران، ایران دریافت : ٩١/١/١٩ پذیرش: ٩١/٨/٢٧ چکیده حق اعتصاب، به عنوان یک حق بنیادین جهت مطالبات قانونی مستخدمان، نقش مهمی را در تنظیم روابط کار در چند دهه اخیر، به خود اختصاص داده است .
چه محدودیت ها و ممنوعیت هایی بر اعمال این حق به وسیله کارمندان بخش عمومی وجود دارد؟ هر جا که روابط ناعادلانه کار وجود داشته و حس مقاومت و اعتراض انسانی بیدار بوده، اعتصاب نیز وجود داشته است .
٢. حق اعتصاب کارمندان بخش عمومی و مفاهیم مرتبط در راستای تنظیم این حق ، لازم است حقوق و آزادی های معارض با این حق تشریح گردد.
freedom of speech نیز دسته ای از حقوق و آزادی های اشخاص، مورد تعارض با این حق قرار می گیرد؛ اما با توجه به شرایط خاص این قبیل اعتصابات، صاحبان حق معمولا در قالب دولت ، مستخدمان آن و اشخاص وابسته به آن تجلی می کنند.
حقوق کارفرمای بخش عمومی از کارفرمای بخش عمومی ، به عنوان یک طرف رابطه کار که از اعتصاب کارمندان خویش متأثر می گردد نیز باید حمایت هایی صورت گیرد تا بتواند مأموریت های قانونی را انجام دهد.
کارمندان عالی رتبه ، خود به نام دولت عمل می کنند ٣ و در نتیجه ، نمی توانند برای استیفای حقوق خود، اقدام به فعالیت صنفی ٤ و اعتصاب کنند [٨، ص١٣]؛ چه آنکه ایشان در تعیین شرایط کار دخالت داشته اند و اصول حاکم بر استخدام آن ها به 5 علت جایگاه شغلی ایشان تا حدودی با دیگر مستخدمان متفاوت است .