چکیده:
امروزه، دوسوگرایی ارکان مختلف زندگی انسان ها را دربرگرفته و رواج آن به مسئله ای اجتماعی تبدیل شده است. برای ریشه یابی و کشف خاستگاه این مسئله بررسی گذشته تاریخی آن ضروری می نماید. در این میان، دوران قاجار به دلیل اینکه در معرض چالش ارزش های سنتی و مدرن قرار داشته است، می تواند مولد انواع دوسوگرایی در بطن خود باشد. بنابراین، این مسئله براساس مشاهدات سفر نامه نویسان انگلیسی- که در آن زمان با مردم و به ویژه دربار مراودات زیادی داشتند- بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام سفرنامه های انگلیسی هایی است که در دوره قاجار به ایران سفر کرد ه اند که از میان آن ها 34 سفرنامه به عنوان نمونه (با نمونه گیری هدفمند) انتخاب شده است. شناسایی انواع دوسوگرایی روان شناختی و جامعه شناختی با کمک رویکرد نوع شناسی مرتون در نظریه «دوسوگرایی جامعه شناختی» او صورت گرفته است. همچنین، به کمک روش های بررسی تاریخی و تحلیل محتوا، این انواع شناسایی و دسته بندی شده است. براساس یافته های تحقیق، در این سفرنامه ها به همه شش نوع دوسوگرایی جامعه شناختی و روان شناختی، به جز نوع سه، اشاره شده است. بیشترین موارد مشاهده شده دوسوگرایی جامعه شناختی به نوع پنج (ستیز بین ساختار فرهنگی و ساختار اجتماعی) اختصاص داشته که در «رفتار منحرفانه» (دوسوگرایی روان شناختی) تجلی یافته است. در مرتبه بعدی، نوع شش دوسوگرایی جامعه شناختی (مجموعه های متفاوت ارزش های فرهنگی) که بیشتر به تقلید دربار از سبک زندگی غربی اختصاص داشته است، قرار می گیرد. دوسوگرایی های یادشده بیشتر در میان «پایگاه ایرانیان و طبقه بالا» و در «عرصه فرهنگی - سیاسی» و در دوران «ناصرالدین شاه» و سپس «فتحعلی شاه» قاجار مشاهده شده است. با توجه به تحلیل محتوای سفرنامه ها، ویژگی خاص ساختار اجتماعی- فرهنگی دوران قاجار در رواج دوسوگرایی ها تاثیر داشته است.
خلاصه ماشینی:
"در چنین شرایطی است که مرتون با به کار بردن مفهوم دوسوگرایی جامعه شناختی «طیفی از انتخاب ها» را درمقابل شخص قرار میدهد که این انتخـاب هـا ازنظـر ساختار اجتماعی محدوده ای تعیین شده دارد؛ به این صورت که افراد از یـک سـو تحـت تـأثیر ارزش های اصلی جامعه ای قرار دارند که بر انتخاب اهداف مشروع و وسایل مشروع رسیدن به آن اهداف تأکید دارد و از سوی دیگر علاوه بر اینکه جامعۀ دورة قاجار (با سرگذشت تـاریخی خاص ) دارای ضعف در حاکمیت است ، با محدودیت کسب منابع مشـروع بـرای رسـیدن ب ه اهداف روبه روست و دارای ساختار قدرتی است که جز وسایل نامشروع برای رسیدن به اهداف را در بطن خود نپرورانده است .
رجوع کنید به : رحیم ریوفت ، «راه نیافتن باورها به حوزة کنش و هنجارها»، نشریۀ فلسفه ، کلام و عرفان ، ش ٦ (تهران ، ١٣٧٥)، صص ٣٤٦-٣٦٢؛ محسن ابوترابی، «هنرهای تجسمی»، ترجمۀ نسیم مهرتبار، فرهنگ و هنر، ش ٦ (تهران ، ١٣٧٨)، صص ١٥٢-١٦١؛ مجید محمدی، «احیای دین ؛ تصورات و دوگانگیها»، کیان ، ش ٣٠ (تهران ، ١٣٧٥)، صص ٢٤-٣١؛ اعظم راوردراد، «مقایسۀ نقش شغلی زنان و مردان متخصص »، پژوهش زنان ، س ٢، ش ٢ (١٣٨٣)، صص ٣٨-٥٣؛ مسعود چلبی و منصوره اعظم آزاده ، «فقدان تناسب در ابعاد پایگاه اجتماعی و پیامدهای روانی و اجتماعی آن »، نامۀ علوم اجتماعی، ش ١٦ (تهران ، ١٣٧٩)، صص ٣١-٦٢؛ کیومرث کریمی، محمدعلی بشارت و عباس رحیمینژاد، «بررسی رابطه سبک های دلبستگی و ابعاد شخصیت »، روان شناسی و علوم تربیتی، د٢، ش ٣٧ (دانشگاه تهران ، ١٣٨٥)، صص ٣٦-٥٥؛ علیرضا محسنی و فریبا سیدان ، «بررسی منشأ اجتماعی بیماریهای افسردگی زنان »، پژوهش زنان ، د٢، ش ٢ (١٣٨٣)، صص ٨٩-١٠٢."