Abstract:
سابقه و هدف: با وجود تحقیقات صورتگرفته که نشان میدهد زمینههای مذهبی سازگاری زندانیان را با زندان تحت تاثیر قرار میدهد، نقش تمرکز مذهبی زندانها بر سلامت روانی زندانیان همچنان مبهم و ناشناخته است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به بررسی رابطۀ دینداری با سلامت روان زندانیان در شرف آزادی در استانهای کرمان و یزد پرداخته شده است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است و جامعۀ آماری شامل 743 نفر از زندانیان در شرف آزادی در زندانهای دو استان کرمان و یزد بود که بهشیوۀ تمامشماری به بررسی آنان پرداخته شد. دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد سلامت عمومی گلدبرگ و دینداری گلاک و استارک جمعآوری و با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره با روش گامبهگام تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده است و مولف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است.
یافتهها: نتایج نشان داد اگرچه زندانیان در شرف آزادی سلامت روان پایینی داشتند، اما میزان دینداری آنان در وضعیت مطلوبی قرار داشت. همبستگی بین ابعاد دینداری و سلامت روان زندانیان نشان داد که با افزایش میزان دینداری در ابعاد اعتقادی و عاطفی، اختلال در کارکرد اجتماعی و با افزایش میزان دینداری در بعد مناسکی میزان اضطراب آنان کاهش یافت. نتایج ناشی از رگرسیون خطی نیز نشان داد که ابعاد مناسکی، عاطفی و اعتقادی دینداری اثر پیشبینی بیشتری بر سلامت روان زندانیان داشت.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای بهدستآمده میتوان گفت که بین بعد اعتقادی دینداری و سلامت روان زندانیان در شرف آزادی رابطۀ مثبتی وجود دارد که اهمیت پرداختن به این بعد را در برنامههای فرهنگی زندان خاطر نشان میکند.
خلفیه البحث واهدافه: رغم وجود دراسات تشیر الی ان الخلفیات الدینیه توثر فی توافق السجناء مع السجن، ولکن دور تمرکز التدین فی السجون علی الصحه النفسیه للسجناء مازال مبهما وغیر معروف. وعلی هذا الاساس، تقوم هذه الدراسه بالتحقیق فی علاقه التدین بالصحه النفسیه للسجناء قریبی الافراج عنهم فی سجون کرمان و یزد.
منهجیه البحث: تعتبر الدراسه الحاضره من النوع الوصفی الارتباطی، وتشمل المجموعه الاحصايیه 743 فردا من السجناء قریبی الافراج عنهم فی سجون محافظتی کرمان ویزد. وقد تم البحث فیهم بطریقه الاحصاء التام. وتم جمع البیانات بالاستعانه بالاستبیانات المعیاریه للصحه العامه لغولد برک وللتدین لغلاک وستارک. وتم تحلیلها من خلال الاختبار الارتباطی لبیرسون ورغرسیون متعدد المتغیرات بطریقه الخطوه خطوه. وقد تمت مراعاه جمیع الضوابط الاخلاقیه فی هذه الدراسه، ولم یلحظ مولفو المقاله ای تعارض للمصالح.
الکشوفات: تشیر النتايج الی انه رغم تدنی الصحه النفسیه للسجناء قریبی الافراج عنهم، ولکن میزان التدین عندهم موجود بحاله مطلوبه. ویشیر الارتباط بین ابعاد التدین والصحه النفسیه للسجناء الی انه مع زیاده میزان التدین فی الابعاد العقايدیه والعاطفیه فان الاختلال فی الوظیفه الاجتماعیه یتراجع، ومع زیاده میزان التدین فی البعد النسکی فان میزان الاضطراب عندهم ینخفض. کما ان النتايج الناشيه من رغرسیون الخطیه تشیر الی ان الابعاد النسکیه والعاطفیه والعقايدیه للتدین کان لها اثر تنبوی اکثر علی الصحه النفسیه للسجناء.
الاستنتاج: یمکن القول بحسب المعطیات الحاصله بوجود علاقه ایجابیه بین البعد العقايدی للتدین والصحه النفسیه للسجناء تثبت اهمیه الترکیز علی هذا البعد فی البرامج الثقافیه للسجن.
Background and Objective: Despite the studies which demonstrate that religious fields influence the prisoners' compatibility with prison, the role of prisons' religious concentration on the mental health of prisoners is still ambiguous and unknown. Accordingly, the present study investigates the relationship between the mental health of prisoners on the verge of being released in Kerman and Yazd. Methods: The present study is descriptive-correlational and the statistical population includes 743 prisoners who are about to be released in prisons of Kerman and Yazd provinces. Data were collected using Goldberg’s General Health Questionnaire and Glock and Stark Religiosity Questionnaire in accordance with all ethical consideration and analyzed by Pearson correlation test and stepwise multivariate regression. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors. Results: The results showed that although the prisoners had a low level of mental health, the level of their religiosity was in a suitable condition. The correlation between the parameters of religiosity and mental health of the prisoners showed that the increase in religiosity in the belief and intellectual dimensions reduced their social dysfunctions. The increase of religiosity in the ritualistic dimension also reduced their anxiety. The results of linear regression showed that the ritualistic, belief and intellectual dimensions of religiosity have a more predictive effect on the mental health of the prisoners. Conclusion: Overall, the results showed that there is a positive relationship between the belief dimension of religiosity and the mental health of prisoners on the verge of being released, which highlights the importance of addressing this dimension in the prison's cultural programs.