Abstract:
هدف: با شروع بحران سوریه، هر یک از طرفهای درگیر این بحران، بر اساس منافع و ضررهایی که برای خود متصور بودند؛ وارد این جنگ شدند. بعد از مشخص شدنِ منافع برای هر یک از این قدرتها، شروع به اتحاد و تشکیل جبههبندی کردند. برخی از اتحادهای صورت گرفته مانند ایالاتمتحده، عربستان سعودی، گروههای سلفی و ...، در راستای اهداف بلندمدت و راهبردی قرار گرفت، اما در جبهه مقابل برای اولین بار کشورهای روسیه و ایران و ترکیه در کنار یکدیگر، علیرغم پیشینهای که در گذشته داشتند، قرار گرفتند؛ بنابراین، نگارنده به دنبال به این پاسخ سؤال اصلی است که، ائتلاف جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه در منطقه غرب آسیا بر اساس چه مؤلفههایی رقم خورده و آینده این ائتلاف چگونه خواهد شد؟ روش:روش تحقیق پژوهش پیشرو، موردی-زمینهای نوع تجزیهوتحلیل، تحلیلی-تبیینی و بر پایه سناریونویسی انجام شده است و مطالب مندرج از طریق روش کتابخانهای گردآوری شده است. یافتههای تحقیق: اتحاد ائتلاف ترکیه، ایران و روسیه بیش از هر چیزی در راستای اتحاد طبیعی (توازن قوا در عرصه بینالملل و منطقهای، از دست ندادن منافع در سوریه، گسترش فعالیت و شناخته شدن بازیگر مؤثر در نظام بینالملل، و ...) بوده است که با توجه به منفعت محوری این اتحاد، میتواند بر اساس منفعت بالاتر یا حتی نهچندان منفعت زیاد، این اتحاد از هم بگسلد. نتیجهگیری:میتوان گفت که، اتحاد مذکور بر اساس گفتمان و ایدئولوژی واحد و مورد پذیرش هر یک از طرفین صورت نپذیرفته است، بلکه صرفاً بر اساس تشخیص منافعی که از اتحاد در این جبهه نصیب هر یک از قدرتها میشود، به این ائتلاف رو آوردند. درنتیجه میتوان متصور بود که در صورت تزاحم منافع هر یک این سه کشور نامبرده، میتواند آنها را رو در روی یکدیگر قرار دهد. همچنین در پایان با توجه به سناریوهای مختلف، به نتیجهگیری پرداخته شده است.
Objective: With the onset of the Syrian crisis, each of the parties involved in the crisis, based on estimated costs and benefits, entered this war. After the interests of each of these powers became clear, they began to unite and form a front. Some alliances, such as the United States, Saudi Arabia, Salafist groups, etc., were in line with long-term and strategic goals. But on the opposite front, for the first time, Russia, Iran, and Turkey sided with each other, despite their past backgrounds; therefore, the author seeks to answer this main question: what are the components of the coalition of the Islamic Republic of Iran, Turkey and Russia in the West Asian region and what will be the future of this coalition? Method: The present case-study is based on analytical-explanatory as well as scenario writing and the contents are collected through the library method. Results: The alliance of Turkey, Iran and Russia has been more than anything in the direction of natural unity (balance of power in the international and regional arena, loss of interests in Syria, expansion of activities and recognition of an effective player in the system Al-Mullah, etc.) that according to the central interest of this alliance, this alliance can be broken up based on a higher interest or even not so much benefit. Conclusion: It can be said that the mentioned alliance is not based on a single discourse and ideology accepted by either party; rather, they joined the coalition solely on the basis of recognizing the benefits to each of the powers on the front. As a result, it is conceivable that if the interests of each of these three countries conflict, it can bring them face to face. Also, in the end, according to different scenarios, conclusions are made.
Machine summary:
، در راستای اهداف بلندمدت و راهبردی قرار گرفت، اما در جبهه مقابل برای اولین بار کشورهای روسیه و ایران و ترکیه در کنار یکدیگر، علیرغم پیشینهای که در گذشته داشتند، قرار گرفتند؛ بنابراین، نگارنده به دنبال به این پاسخ سؤال اصلی است که، ائتلاف جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه در منطقه غرب آسیا بر اساس چه مؤلفههایی رقم خورده و آینده این ائتلاف چگونه خواهد شد؟روش: روش تحقیق پژوهش پیش رو، موردی-زمینهای نوع تجزیهوتحلیل، تحلیلی-تبیینی و بر پایه سناریونویسی انجام شده است و مطالب مندرج از طریق روش کتابخانهای گردآوری شده است.
دو کشور اخیر (ترکیه و جمهوری اسلامی ایران) با توجه به پتانسیلها، ظرفیتها و همچنین برنامهها و اهدافی که برای خودشان در منطقه غرب آسیا متصور هستند چه در عرصه داخلی و منطقهای و بینالمللی، دارای یکسری منافع مشترک و متضادی با هم هستند، اما با وقوع بحران در کشور سوریه، بهعنوان همسایه جغرافیایی، (ترکیه در ابتدا بهعنوان نقش میانجیگر را ایفا میکرد و اعتقاد به انجام اصلاحات داشت، اما با گذشت زمان و با تغییر در سیاست خارجی خود که همان تلاش برای به صفر رساندن مشکلات با همسایگان خود داشت و با حمایت همهجانبه از مخالفان دولت سوریه، تلاشهای گستردهای برای سرنگونی دولت سوریه از جمله؛ در اختیار قرار دادن مکانهای برای مخالفان سوری، تجهیز آنها به انواع تسلیحات و مهمتر از همه تهدید دولت سوریه و دولت بشار اسد از قدرت و در اواخر بحران سوریه، ترکیه به دنبال حل این بحران از طریق اصلاحات سیاسی در کنار جمهوری اسلامی ایران و روسیه قرار گرفت) و متحد راهبردی جمهوری اسلامی ایران، پای قدرت فرامنطقهای، بنام روسیه در این کشور باز شد.