Abstract:
نظریه ریخت شناسی پراپ، الگویی کارآمد در تحلیل داستان ها محسوب می شود که در پی کشف نظام حاکم بر ساختار زبان حکایات است. این الگو بر آن است تا ثابت کند قصه ها با وجود اختلاف ها از ساختاری واحد تبعیت می کنند. فولکلورشناسان الگوی پراپ را در سایر فرهنگ ها به مثابه خوانشی علمی کارآمد دانسته و بر توصیف قصص بر پایه توجه به کنش ها و خوی شکاری ها تاکید ورزیده اند. هم سازواری دین و قصه موجب شد، برخی دانشوران به تحلیل ساختاری داستان های دینی بپردازند. از جمله ایشان، رونالد
باکلی است که الگوی ریخت شناسی را در «مجموعه روایی تقابل امام صادق(ع) با منصور عباسی »، با تحلیلی ساختارگرایانه مطابقت می دهد. حاصل پژوهش وی هم گون پنداری ساختار و محتوای احادیث با قصه های پریان بوده، که باتوجه به شاخصه های «افسانه ها » در فرهنگ عامه، گزاره «تنزل دهی منزلت
احادیث تا حدّ افسانه های خیالی » را به اذهان متبادر می سازد. نتیجه ثانویه این دیدگاه نیز باورمندی به عدم اصالت احادیث و وجود پدیده جعل در آن ها را به دست می دهد. پژوهش حاضر ضمن بررسی و نقد این انگاره بر مبنای روش کتابخانه ای در گردآوری داده ها، میزان بازتاب الگوی ریخت شناسی را در این مجموعه روایی سنجیده، به مطابقت ها و تفاوت ها توجه می دهد و در نتیجه خوانش باکلی از تحلیل ریختاری احادیث امامیه را مردود دانسته است.
Propp’s Morphological Theory is an efficient model in the analysis of
stories. It seeks to discover the system that governs the structure of the
language of anecdotes. This model aims to prove that the stories follow
a single structure, despite their inner differences. Folklore scholars
have considered Propp’s model in other cultures as an efficient scientific
reading and have emphasized the description of stories based on
attention to actions and practices. The harmony of religion and story
led some scholars to analyze the structure of religious stories. Amongst
is Ronald Buckley, who reconciles the morphological model in the
«Narrative Collection of the Confrontation of Imam Sadiq (AS) with
Mansour Abbasi», through a structuralism analysis. The result of his
research is the homogeneity of the structure and content of hadiths with
fairy tales, which, considering the characteristics of «myths» in popular
culture, evokes the proposition of «degrading the status of hadiths to
imaginary myths». The secondary consequence of this view is the belief
in the non-authenticity of the hadiths and the existence of the phenomenon
of forgery in them. The present study, while examining and criticizing
this idea based on the library method in data collection, measures
the reflection of the morphological pattern in this set of narratives, pays
attention to the correspondences and differences, and as a result rejects
Buckley’s reading of the morphological analysis of Imami hadiths.
Machine summary:
باکلی بر این باور است که این دسته از روایات از نظر ساختاری شباهتی فراتر از یک شباهت گذرا به افسانهها3 و قصههای پریان دارند؛ زیرا، همانند افسانهها، روایات نیز یک فرم و محتوای قابل پیشبینی دارند؛ همچون: معرفی مکان و زمان حوادثِ مرتبط با گزارش (نقل جریان)، اهمّیت طرح و سطح نتیجه و ماهیت کلیشهای شخصیتهای درگیر، شناسایی قهرمان و شریر و حل نهایی مشکل یا بحث (Buckley, 2007, 302).
پژوهش حاضر ضمن بررسی ادعای باکلی مبنی بر «همگونانگاری ساختار و فحوای احادیث و قصههای پریان» سعی دارد به این دست پرسشها پاسخ دهد که میزان بازتاب و کارآمدی الگوی ریختشناسی پراپ در تقابل میان امام صادق (ع) و منصور عباسی که در مجموعه احادیث امامیه بازنمود داشته، تا چه اندازه بوده است؟ ساختارهای بنیادین این مجموعه احادیث تا چه میزان با روش پراپ انطباق دارد؟ و آیا در مجموع میتوان به دستهای از احادیث به مثابه یک داستان نگریست تا سخن از شباهت ساختاری و محتوایی آن به قصههای پریان را مطرح نمود؟ در حوزه تعامل و برقراری ارتباط میان فولکلور، فرهنگ عامّه، اسطورهشناسی با حوزه دین از دهههای اخیر تاکنون پژوهشهایی صورت گرفته که از جمله میتوان به کتاب «عهد عتیق و مطالعه فولکلور»1 (1988م) اثر پاتریسیا جی.
2249 Evaluation of the Narration “Adam’s Repentance by Invocation to the Five People” and its Relation with Zaidi Thought Ali Rad1 Parisa Ataei Nazari*2 Abstract According to the content of some narrations, the reason Adam’s repentance gained acceptance was that he sought invocation to the Holy Prophet and his Household.