Abstract:
بحرانهای واقعا ویرانگر از قبیل بوپال یا سانحه شاتل فضایی آن چنان کم و اتفاقی به نظر میرسد که مدیران اقدامات پیشگیرانه را باعث ضرر بر میشمرند. بسیاری حتی به این باورند که صنایع آنان به گونه ای از مصونیت برخوردار است و در نتیجه دچار آسودگی کاذب شده اند. نویسنده در برخی یادداشتها برای یک مدیر اجرایی خیالی، این سوال را مطرح میکند: «آیا روش معقولی برای انتخاب اینکه سازمان باید آماده چه بحران بالقوه ای باشد و کدام بحران را میتوان به آسودگی نادیده گرفت ، وجود دارد؟ نویسنده به این سوال پاسخ مثبت میدهد. این مقاله الگویی برای مدیریت بحران و کمک به مدیران به منظور غلبه بر این گرایش قابل درک اما خطرناک ارائه میکند که «برای ما اتفاقی نمیافتد».
Machine summary:
من و همکارانم گونه هاي فراواني را شناسايي کرده ايم [٣]: ـ عيبهاي عمده در محصول ـ عيبهاي عمده در کارخانه يا تجهيزات 1 - Tylenol 2 - Bhopal 3 - Chernobyl 4 - Space Shuttle Disaster ـ حوادث عمده صنعتي ـ خرابيهاي عمده در رايانه ها ـ الحاقهاي خصمانه ـ خرابکاري داخلي/ دستکاري محصول ـ خرابکاري خارجي/ دستکاري محصول ـ تقلب و جعل ـ شايعات نادرست ، افترا و تهمتهاي بدخواهانه ـ رشوه ، تثبيت قيمت ـ آزار جنسي ـ تروريسم (ايجاد رعب و وحشت ) ـ گروگان گرفتن مديران ـ آموزش ضعيف يا نادرست کاربران ـ تهديد کپيکاري محصولات ـ مرجوع کردن ـ تحريم ـ از دست رفتن اطلاعات انحصاري ـ سوء اطلاعات / سوء ارتباط با اينکه برخي از اين موارد به ظاهر خطرهاي بزرگتري براي سازمان ايجاد ميکند، واقعيت اين است که هرکدام ظرفيت نابود کردن يک سازمان را دارد.
به : استيو هارت ، مدير اجرايي صنايع هارت از: يان ميتراف موضوع : چرا همه سازمانها پرونده مديريت بحران لازم دارند؟ به عنوان بخشي از پژوهشمان ، ما اخيرًا دربارة کارمندان امور عمومي شرکتهاي فورچون ١١٠٠٠ جستجو کرديم و از آنها دو چيز پرسيديم : اول اينکه چند مورد از مشکلاتي که در آخرين يادداشت من فهرست شده است ، شرکت شما را در سه سال گذشته در وضعيت بحران يا نزديک به بحران قرار داده است ؟ دوم ، شرکت شما چند تا از بيست اقدام پيشگيرانه اي را انجام داده است که ميتواند بحران بالقوه را کند کند؟[٥] بگذاريد بدون اينکه با جزئيات خسته تان کنم به سراغ اصل مطلب بروم .