Abstract:
عراق کشوری است که به دلیل تنوع قومی و فرقهای محیط اجتماعیاش در زمرة جوامع پرشکاف دسته بندی می شود، تعدد و تراکم این شکافها و ناتوانی نخبگان سیاسی این کشور در حلّ مشکلات دولت–ملت سازی همواره تهدیدی جدی برای حیات سیاسی-اجتماعی این کشور بوده است. با این حال پس از حذف دولت اقتدارگرای بعثی توسط نیروهای خارجی، خشونت و منازعات فرقهای و قومی در این کشور شدّت و گسترش بیسابقهای به خود گرفته است. با این توضیح سوال اصلی نوشتار حاضر این است که علت تشدید خشونتهای قومی و فرقهای در عراق پس از فروپاشی رژیم صدام چیست؟ در پاسخ به این مساله ، فرضیة پژوهش عبارت است از این که پروژة دولت-ملت سازی بین المللی یا دولت -ملت سازی از بیرون که با رویکردی امنیتمحور از سوی غرب به ویژه آمریکا درعراق به مرحلة اجرا درآمد به علت ناسازواری با مبانی فرهنگی، هویتی و اجتماعی این کشور خود عاملی در قطبیشدن شکافهای اجتماعی و تشدید خشونتهای فرقهای و قومی شده است . پژوهش حاضر با اتکا به روش کیفی از نوع تبیین علّی و با بهره گیری از نظریه « ارجر بروبیکر» به تشریح این م وضوع می پردازد .روش انجام پژوهش نیز کتابخانهای– اسنادی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ساختارهای نهادی یک سان و مشابه نمیتواند برای همه جوامع کاربردی باشد. در عرصة نهادسازی باید به تمام قابلیت ها و ظرافت های هر جامعه دقت کرده و ویژگی های منحصر به فرد آن جامعه را به حساب آورد.
Iraq is a country with many social cleavages، due to its ethnic and religious diversity، and because pf the inability of its political elite، this feature has always hindered resolving its problems. With the removal of the authoritarian regime of Sadam Hossein، ethnic and religious disputes escalated to their peak. The main question in this article is why has ethnic and sectarian violence exacerbated in Iraq after Saddam Hossein? In response to the question posed، it is argued that the process of international nation-state building or nationstate building from outside that was implemented with a security oriented approach by the US، because of its incompliance with cultural and social features of Iraq، has led to the intensification of sectarian and ethnic violence in the country. The method used in this research is qualitative and causal، using Rogers Brubaker’ theory. Findings of the reseach indicate that identical institutional structures do not work for all societies effectively، and every society’s exclusive capacities and delicacies must be taken into consideration in the process of nation-state building.
Machine summary:
با این توضـیح سـؤال اصـلی نوشتار حاضر این است که علت تشدید خشونت های قومی و فرقه ای در عراق پس از فروپاشی رژیم صدام چیست ؟ در پاسخ بـه این مسأله ، فرضیۀ پژوهش عبارت است از این که پروژة دولت -ملـت سـازی بـین المللـی یـا دولـت -ملـت سـازی از بیـرون کـه بـا رویکردی امنیت محور از سوی غرب به ویژه آمریکا درعراق به مرحلۀ اجرا درآمد به علت ناسازواری با مبانی فرهنگی ، هویتی و اجتماعی این کشور خود عاملی در قطبی شدن شکاف های اجتماعی و تشدید خشونت های فرقه ای و قومی شده اسـت .
آمریکایی ها همانند موارد آلمان و ژاپن بعد از ورود به عراق و برانـدازی سـاختار دیکتـاتوری در ایـن کشـور بـه ایجـاد مـدل جدیـد دولت –ملت سازی در این کشور دست زدند ولی تفاوت اصلی کشور عراق با آلمان و ژاپن در این بود کـه در این دو کشور طبق روند تاریخی و به ویژه تحت تأثیر عمل کرد رژیم فاشیسم ، اتحاد ملی تا حـد خاصـی شکل گرفته بود و آمریکا در این کشور کم تر با این مشکل مواجه بود ولی دولت های قبلی عراق بـه جـای ایجاد ساختارهای هم پارچه ساز و شکل دادن ملت منسجم ، خود عامل اصلی رشد تنش های قومی و فرقه ای در داخل این کشور بودند.
به طور کلی آن چه از تاریخ عراق تا زمان حمله آمریکـایی هـا بـه ایـن کشـور در سـال ٢٠٠٣ معلـوم اسـت یـک رونـد نخبه گرایی است که همین عامل باعث به کارگیری زور و ایدئولوژی برای خاموش نگه داشتن شکاف های اجتماعی در این کشور شده بود.